• : تعریف: capable of being perceived, measured, or estimated. • مترادف: discernible, distinguishable, measurable, perceivable, perceptible • متضاد: imponderable, inappreciable • مشابه: apparent, detectable, knowable, substantial, visible
- There was an appreciable change in the temperature overnight.
[ترجمه گوگل] در طول شب تغییر محسوسی در دما وجود داشت [ترجمه ترگمان] یک شبه تغییر محسوسی در دما وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There was no appreciable difference in his behavior.
[ترجمه گوگل] هیچ تفاوت محسوسی در رفتار او وجود نداشت [ترجمه ترگمان] هیچ تفاوتی در رفتار او وجود نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. an appreciable difference
فرق قابل ملاحظه
2. I can find no appreciable differences in the witnesses'descriptions of the accident, they seem the same.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم تفاوت قابل ملاحظه ای در توصیف شاهدان حادثه پیدا کنم، آنها یکسان به نظر می رسند [ترجمه ترگمان]من هیچ تفاوت قابل توجهی در توصیف شاهدان این حادثه نمی بینم، به نظر می رسد که آن ها هم چنین هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The increase in salary will be appreciable.
[ترجمه foad bahmani] افزایش حقوق، قابل توجه خواهد بود.
|
[ترجمه گوگل]افزایش حقوق محسوس خواهد بود [ترجمه ترگمان]افزایش در حقوق اتفاق خواهد افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There's no appreciable change in the patient's condition.
[ترجمه گوگل]هیچ تغییر محسوسی در وضعیت بیمار وجود ندارد [ترجمه ترگمان]هیچ تغییری در وضعیت بیمار وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There has been an appreciable drop in the number of unemployed since the new government came to power.
[ترجمه گوگل]از زمان روی کار آمدن دولت جدید، تعداد بیکاران کاهش چشمگیری داشته است [ترجمه ترگمان]از زمانی که دولت جدید به قدرت رسید، افت قابل توجهی در تعداد بیکاران داشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We bought an appreciable piece of property.
[ترجمه گوگل]یک ملک قابل توجه خریدیم [ترجمه ترگمان]ما یک تکه appreciable خریده بودیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The new regulations will not make an appreciable difference to most people.
[ترجمه گوگل]مقررات جدید برای اکثر مردم تفاوت محسوسی ایجاد نخواهد کرد [ترجمه ترگمان]مقررات جدید برای اکثر مردم تفاوت چندانی نخواهد داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An appreciable proportion of these cases was associated with high morbidity and mortality.
[ترجمه گوگل]نسبت قابل توجهی از این موارد با عوارض و مرگ و میر بالا همراه بود [ترجمه ترگمان]نسبت قابل توجهی از این موارد با عوارض و میزان مرگ و میر بالایی همراه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Military leaders have seen no appreciable change in the situation.
[ترجمه گوگل]رهبران نظامی هیچ تغییر محسوسی در وضعیت ندیده اند [ترجمه ترگمان]رهبران نظامی شاهد تغییر محسوسی در این وضعیت نبوده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Likewise no appreciable changes in waist-hip ratio occur with small fluctuations in weight.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، با نوسانات کوچک وزن، هیچ تغییر محسوسی در نسبت دور کمر به باسن رخ نمی دهد [ترجمه ترگمان]به همین ترتیب هیچ تغییر محسوسی در نسبت کمر - باسن با نوسانات کوچک در وزن رخ نمی دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You do not want to run the appreciable risk of making a bad mistake before your new career has really started.
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید قبل از اینکه حرفه جدیدتان واقعاً شروع شود، در معرض خطر قابل توجهی از انجام یک اشتباه بد باشید [ترجمه ترگمان]شما نمی خواهید قبل از اینکه شغل جدید شما واقعا شروع شود، ریسک زیادی داشته باشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This is because the gravitational forces are appreciable over much larger distances than the non-gravitational forces.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که نیروهای گرانشی در فواصل بسیار بزرگتر از نیروهای غیر گرانشی قابل مشاهده هستند [ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که نیروهای گرانشی نسبت به نیروهای جاذبه ای دارای فاصله های بسیار بیشتری هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Producing appreciable quantities demands somewhat laborious and delicate manipulations of yeast.
[ترجمه گوگل]تولید مقادیر قابل توجهی نیاز به دستکاری های سخت و ظریف مخمر دارد [ترجمه ترگمان]مقادیر قابل ملاحظه تولید شده نیازمند دستکاری و کنترل دقیق مخمر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In the angle. head centrifuge, no appreciable intermixing occurs. 2
[ترجمه گوگل]در زاویه سانتریفیوژ سر، هیچ اختلاط قابل توجهی رخ نمی دهد 2 [ترجمه ترگمان]در زاویه با استفاده از سانتریفیوژ، هیچ intermixing رخ نمی دهد ۲ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید