1. However, apposition is distinguished from co-ordination by criterion B, since the conjunction of co-referential elements is unacceptable.
[ترجمه گوگل]با این حال، ترکیب با معیار B از هماهنگی متمایز می شود، زیرا ترکیب عناصر مشترک قابل قبول نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، apposition از هماهنگی با معیار B متمایز است، زیرا ترکیب عناصر ارجاعی، غیرقابل قبول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Indeed, Burton-Roberts suggests that loose apposition extends to the juxtaposition of sentences.
[ترجمه گوگل]در واقع، برتون-رابرتز پیشنهاد میکند که تقریب آزاد به کنار هم قرار دادن جملات گسترش مییابد
[ترجمه ترگمان]در واقع، برتن - رابرتس پیشنهاد می کند که apposition آزاد به سمت هم پیوستن جملات بسط می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Cell movements, for example, may bring tissues in apposition resulting in new interactions leading to further movements.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، حرکات سلولی ممکن است بافت ها را به هم نزدیک کند و در نتیجه فعل و انفعالات جدیدی ایجاد کند که منجر به حرکات بیشتر شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، حرکات سلول ممکن است بافت ها را در apposition ایجاد کنند که منجر به تعاملات جدیدی می شود که منجر به حرکات بیشتر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. However, he does not explain just how apposition might be accommodated in a theory of discourse.
[ترجمه گوگل]با این حال، او توضیح نمیدهد که چگونه میتوان در یک نظریه گفتمان اقتباس کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، او توضیح نمی دهد که چگونه apposition ممکن است در یک نظریه گفتمان اسکان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Criterion B implies that apposition resembles co-ordination in that the units in apposition are constituents of the same level.
[ترجمه گوگل]ملاک B دلالت بر این دارد که ترکیب به هماهنگی شباهت دارد زیرا واحدهای موجود در ترکیب اجزای یک سطح هستند
[ترجمه ترگمان]معیار B نشان می دهد که apposition شبیه به هماهنگی در این است که واحدها در apposition از اجزای همان سطح هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Incomplete stent apposition persisted in all 51 lesions at 6-month follow-up.
[ترجمه گوگل]استنت ناقص در تمام 51 ضایعه در پیگیری 6 ماهه باقی ماند
[ترجمه ترگمان]استنت Incomplete ناقص در همه ۵۱ ضایعات در یک بعد از یک ماه باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The apposition of property loss and casualty often appeared in the criminal law of China as a situation of the objects to which certain statutory punishment applied.
[ترجمه گوگل]انتصاب از دست دادن اموال و تلفات اغلب در قوانین جزایی چین به عنوان وضعیت اشیایی که مجازات قانونی خاصی برای آنها اعمال می شود ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]تخریب اموال و تلفات اغلب در قانون جنایی چین به عنوان وضعیتی از اشیا ظاهر می شود که در آن مجازات قانونی خاصی اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Intravascular ultrasound image revealed good stent apposition without visible vessel dissection.
[ترجمه گوگل]تصویر اولتراسوند داخل عروقی قرارگیری استنت خوب را بدون تشریح عروق قابل مشاهده نشان داد
[ترجمه ترگمان]تصویر سونوگرافی مینیاتوری، استنت خوبی را بدون تشریح جنازه آشکار نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Conclusions— Incomplete stent apposition is highly prevalent in patients with very late stent thrombosis after DES implantation, suggesting a role in the pathogenesis of this adverse event.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: قرار دادن استنت ناقص در بیماران مبتلا به ترومبوز دیررس استنت پس از کاشت DES بسیار شایع است و نقشی را در پاتوژنز این عارضه نامطلوب نشان میدهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری - apposition stent ناقص در بیماران با استنت - thrombosis پس از کاشت DES، بسیار شایع است و نقش در بیماری زایی این رویداد نامطلوب را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Rudolph the red-nosed reindeer' is an example of apposition.
[ترجمه گوگل]رودولف گوزن شمالی دماغ قرمز نمونه ای از تجاوز است
[ترجمه ترگمان]رادولف سرخ بینی، نمونه ای از apposition است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The new wall is then ehickened by APPOSITION.
[ترجمه گوگل]سپس دیوار جدید توسط APPOSITION اصلاح می شود
[ترجمه ترگمان]سپس دیوار جدید توسط apposition ehickened می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That is the apposition chains on space.
[ترجمه گوگل]این همان زنجیره های ترکیبی در فضا است
[ترجمه ترگمان]این زنجیر apposition در فضا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. HTR has been shown to increase bone apposition only when in close contact to adjoining bone, such as along an extraction socket wall.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که HTR تنها زمانی که در تماس نزدیک با استخوان مجاور است، مانند در امتداد دیواره سوکت استخراج، رسوب استخوان را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که HTR تنها زمانی رشد می کند که در تماس نزدیک با استخوان مجاور مانند امتداد دیواره چاه استخراج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. "a city not far from Beijing" is in apposition to "Shijiazhuang".
[ترجمه گوگل]"شهری نه چندان دور از پکن" در موقعیت "شیجیاژوانگ" قرار دارد
[ترجمه ترگمان]\"شهری که از پکن دور نیست\" در apposition تا \"Shijiazhuang\" قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید