1. the apportionment of land among new settlers
تقسیم زمین میان کوچگران جدید
2. The contract defines the apportionment of risks between employer and contractor.
[ترجمه گوگل]قرارداد تقسیم خطرات بین کارفرما و پیمانکار را تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]این قرارداد تقسیم خطرات بین کارفرما و پیمان کار را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Apportionment of seats in the House of Representatives and state legislatures is based on census data.
[ترجمه گوگل]تقسیم کرسی ها در مجلس نمایندگان و مجالس مقننه ایالتی بر اساس داده های سرشماری است
[ترجمه ترگمان]تعیین جایگاه کرسی های مجلس نمایندگان و مجالس قانون گذاری بر مبنای داده های سرشماری صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The inequitable apportionment of costs and benefits sets the table for long-term disaster.
[ترجمه گوگل]تقسیم ناعادلانه هزینه ها و منافع جدولی را برای فاجعه بلندمدت تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]تقسیم ناعادلانه هزینه و منافع میز برای بلایای طولانی مدت را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Source apportionment of particulate matter is important in the field of environmental administration.
[ترجمه گوگل]تقسیم منابع ذرات معلق در حوزه مدیریت زیست محیطی مهم است
[ترجمه ترگمان]تخصیص منبع ذرات معلق در حوزه مدیریت محیط زیست اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The ratio of financing apportionment and optimal fare discount are obtained from cost - benefit analysis.
[ترجمه گوگل]نسبت تقسیم تامین مالی و تخفیف بهینه کرایه از تحلیل هزینه - فایده بدست می آید
[ترجمه ترگمان]نسبت تامین مالی و تخفیف هزینه بهینه از آنالیز هزینه - سود به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Income apportionment for technological factors should not take one single form, but rather use different combinations of multiple apportionments.
[ترجمه گوگل]تقسیم درآمد برای عوامل تکنولوژیکی نباید یک شکل واحد داشته باشد، بلکه باید از ترکیب های مختلف تقسیم بندی های متعدد استفاده کند
[ترجمه ترگمان]تقسیم درآمد برای عوامل تکنولوژیکی نباید تنها یک شکل داشته باشد بلکه از ترکیبات مختلف of چندگانه استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The result of the apportionment of property and debts must be equitable.
[ترجمه گوگل]نتیجه تقسیم اموال و بدهی ها باید عادلانه باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه تقسیم دارایی و بدهی ها باید برابر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The apportionment of relevant expenses shall be stipulated in their association agreement.
[ترجمه گوگل]تقسيم هزينه هاي مربوطه بايد در موافقتنامه ارتباط آنها قيد شود
[ترجمه ترگمان]تقسیم هزینه های مربوطه باید در قرارداد هم کاری آن ها تصریح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The paper discusses the share - expenses apportionment the varied cooperative game the game theory on 3 S technology.
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد تخصیص سهم - هزینههای بازی تعاونی متنوع نظریه بازی در فناوری 3 S بحث میکند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بحث و بررسی هزینه های مربوط به تقسیم و تقسیم تیوری بازی در تکنولوژی ۳ S می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Source apportionment of airborne particulate matter is important in the field of environmental administration.
[ترجمه گوگل]تقسیم منابع ذرات معلق در هوا در زمینه مدیریت زیست محیطی مهم است
[ترجمه ترگمان]تخصیص منبع ماده ذرات معلق در حوزه مدیریت محیط زیست اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Circular specifies the method for apportionment of taxable income among partners of partnerships.
[ترجمه گوگل]بخشنامه روش تسهیم درآمد مشمول مالیات را بین شرکای تضامنی مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]بخشنامه روش تقسیم درآمد مشمول مالیات در میان شرکا را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The method of apportionment used will depend upon the documentation provided by the importer.
[ترجمه گوگل]روش تقسیم مورد استفاده به اسناد ارائه شده توسط واردکننده بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]روش of به اسناد ارائه شده توسط وارد کننده بستگی خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An apportionment of bandwidth between the graphics local memory and system memory is the result.
[ترجمه گوگل]یک تقسیم پهنای باند بین حافظه محلی گرافیک و حافظه سیستم نتیجه است
[ترجمه ترگمان]تقسیم پهنای باند بین حافظه داخلی گرافیکی و حافظه سیستم نتیجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید