application program interface

جمله های نمونه

1. First application programming interfaces are due in the third quarter.
[ترجمه گوگل]اولین رابط های برنامه نویسی برنامه در سه ماهه سوم قرار است
[ترجمه ترگمان]اولین رابط های برنامه نویسی برنامه در ربع سوم قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For other developers there's an application programming interface that gives access to the lock manager.
[ترجمه گوگل]برای توسعه دهندگان دیگر یک رابط برنامه نویسی برنامه وجود دارد که به مدیر قفل دسترسی می دهد
[ترجمه ترگمان]برای توسعه دهندگان دیگر یک رابط برنامه نویسی نرم افزار وجود دارد که امکان دسترسی به مدیر قفل را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Uniplex says it will provide application programming interfaces and gateways between onGO and its existing software to insure migration and coexistence.
[ترجمه گوگل]Uniplex می‌گوید که رابط‌های برنامه‌نویسی کاربردی و دروازه‌هایی را بین onGO و نرم‌افزار موجود خود برای تضمین مهاجرت و همزیستی ارائه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Uniplex می گوید که به منظور تضمین مهاجرت و هم زیستی، واسط های برنامه نویسی برای برنامه های کاربردی و دروازه های موجود بین onGO و نرم افزارهای موجود فراهم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lotus also expects to publish the application programming interface for Notes to encourage software development.
[ترجمه گوگل]لوتوس همچنین انتظار دارد که رابط برنامه نویسی کاربردی Notes را برای تشویق توسعه نرم افزار منتشر کند
[ترجمه ترگمان]لوتوس همچنین انتظار دارد که رابط برنامه نویسی برنامه را برای تشویق توسعه نرم افزار منتشر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's a high-level application programming interface that sits on a Unix-based personal computer equipped with call processing hardware.
[ترجمه گوگل]این یک رابط برنامه نویسی کاربردی سطح بالا است که روی یک رایانه شخصی مبتنی بر یونیکس مجهز به سخت افزار پردازش تماس قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]این یک رابط برنامه نویسی سطح بالا است که بر روی یک کامپیوتر شخصی که بر پایه یونیکس است مجهز به سخت افزار پردازش تماس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The upgrade also includes a single-function application programming interface to help developers add HyperHelp to their applications.
[ترجمه گوگل]این ارتقا همچنین شامل یک رابط برنامه نویسی برنامه تک کاره است تا به توسعه دهندگان کمک کند HyperHelp را به برنامه های خود اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]این ارتقا همچنین شامل یک رابط برنامه نویسی تابعی واحد است که به توسعه دهندگان کمک می کند تا HyperHelp را به برنامه های خود اضافه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Win32s and Win32c application programming interfaces are promised for 199
[ترجمه گوگل]رابط برنامه نویسی برنامه Win32s و Win32c برای 199 وعده داده شده است
[ترجمه ترگمان]Win۳۲s و Win۳۲c برنامه های کاربردی برنامه نویسی برای ۱۹۹ مورد قرار داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They intend to give us some notion of what they are when they roll out the application programming interface in 90 days.
[ترجمه گوگل]آنها قصد دارند زمانی که رابط برنامه نویسی برنامه را در 90 روز عرضه می کنند، تصوری از اینکه چه هستند به ما بدهند
[ترجمه ترگمان]آن ها قصد دارند تا برخی از آن ها را به ما نشان دهند زمانی که آن ها برنامه برنامه نویسی برنامه را در ۹۰ روز اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Generate a metrics-file from the font using Format Object Processing (FOP) tools, which constitute an open-source Java?? API (application program interface).
[ترجمه گوگل]با استفاده از ابزارهای Format Object Processing (FOP)، که یک جاوا منبع باز را تشکیل می دهد، یک فایل متریک از فونت ایجاد کنید؟ API (رابط برنامه کاربردی)
[ترجمه ترگمان]یک فایل متریک از فونت با استفاده از ابزارهای پردازش شی قالب (fop)ایجاد کنید، که یک جاوا منبع باز را تشکیل می دهد؟ API (رابط برنامه برنامه)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Recently, a new application program interface (NAPI) was introduced into the kernel to allow drivers to interface with the device agnostic layer (dev).
[ترجمه گوگل]اخیراً یک رابط برنامه کاربردی جدید (NAPI) در هسته معرفی شد تا به درایورها اجازه دهد تا با لایه آگنوستیک دستگاه (dev) ارتباط برقرار کنند
[ترجمه ترگمان]اخیرا، یک رابط برنامه کاربردی جدید (NAPI)به هسته معرفی شد تا به رانندگان اجازه دهد تا با لایه agnostic دستگاه (dev)ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Until recently, the exact application program interface (API) by which Java programs made XPath queries varied with the XPath engine.
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، رابط برنامه کاربردی دقیق (API) که برنامه های جاوا به وسیله آن پرس و جوهای XPath را ایجاد می کردند، با موتور XPath متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر، رابط برنامه کاربردی دقیق (API)که برنامه های جاوا پرس و جوهای XPath را با موتور XPath تغییر دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Get to know the jQuery application program interface (API) at the jQuery documentation Web site.
[ترجمه گوگل]با رابط برنامه کاربردی jQuery (API) در وب سایت مستندات jQuery آشنا شوید
[ترجمه ترگمان]باید رابط برنامه کاربردی jQuery (API)را در وب سایت مستند jQuery بشناسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Memcache PHP extension provides a simple application program interface (API) to access the cache.
[ترجمه گوگل]پسوند Memcache PHP یک رابط برنامه کاربردی ساده (API) برای دسترسی به حافظه پنهان فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]پسوند Memcache PHP یک رابط برنامه کاربردی ساده (API)برای دسترسی به حافظه نهان را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The application program interface of MATLAB was introduced. Two kinds of interface based on B/S mode were also comparatively analyzed.
[ترجمه گوگل]رابط برنامه کاربردی متلب معرفی شد دو نوع رابط مبتنی بر حالت B/S نیز به صورت مقایسه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]واسط برنامه کاربردی MATLAB معرفی شد دو نوع رابط مبتنی بر حالت B \/ S نسبتا تحلیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] میانجی یا رابط برنامه کاربردی .

انگلیسی به انگلیسی

• part of the operating system which supplies applications with a uniform user interface, api

پیشنهاد کاربران

application program interface ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: میانای برنامۀ کاربردی
تعریف: میانای سامانۀ عامل و برنامه های کاربردی که نحوۀ ارتباط این دو را با یکدیگر مشخص می کند |||اختـ . م. ب. ک. API

بپرس