صفت ( adjective )
مشتقات: applicability (n.)
مشتقات: applicability (n.)
• : تعریف: relevant or appropriate to a given situation; capable of being applied.
• مترادف: apposite, appropriate, apt, fit, fitting, germane, meet, pertinent, proper, relevant, suitable, to the point
• متضاد: inapplicable
• مشابه: convenient, due, related, relative, right, seemly, useful
• مترادف: apposite, appropriate, apt, fit, fitting, germane, meet, pertinent, proper, relevant, suitable, to the point
• متضاد: inapplicable
• مشابه: convenient, due, related, relative, right, seemly, useful
- Unfortunately, the skills he'd learned previously were not applicable to the kind of work he was doing now.
[ترجمه گوگل] متأسفانه، مهارتهایی که او قبلاً آموخته بود، برای نوع کاری که اکنون انجام میداد قابل استفاده نبود
[ترجمه ترگمان] متاسفانه، مهارت هایی که یاد گرفته بود برای نوع کاری که در حال حاضر انجام می داد قابل اجرا نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] متاسفانه، مهارت هایی که یاد گرفته بود برای نوع کاری که در حال حاضر انجام می داد قابل اجرا نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- These guidelines are applicable to the safe use of all firearms.
[ترجمه گوگل] این دستورالعمل ها برای استفاده ایمن از همه سلاح های گرم قابل اجرا هستند
[ترجمه ترگمان] این رهنمودها برای استفاده ایمن از تمام سلاح های گرم قابل اجرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این رهنمودها برای استفاده ایمن از تمام سلاح های گرم قابل اجرا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The discount is applicable to non-sale items only.
[ترجمه گوگل] تخفیف فقط برای اقلام غیر فروش اعمال می شود
[ترجمه ترگمان] تخفیف فقط برای اقلام غیر فروش قابل استفاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تخفیف فقط برای اقلام غیر فروش قابل استفاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید