apple polish

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: apple-polishes, apple-polishing, apple-polished
مشتقات: apple-polisher (n.)
• : تعریف: to try to gain favor with someone by means of flattery.

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) toady; curry favor, win favor by complimenting somebody, gain favor by using flattery

پیشنهاد کاربران

به اضافهٔ موارد اشاره شده در دیکشنری استاد محمد رضا باطنی
= مجیز گویی کردن
apple polish = flatter
۱. تملق ( کسی را ) گفتن، ( پیش کسی ) چاپلوسی کردن ۲. به به و چه چه کردن، بیخود تعریف کردن از ۳. مبالغه کردن، هندوانه زیر بغل ( کسی ) گذاشتن ۴. بهتر نشان دادن ۵. [لباس ] آمدن به

بپرس