appetiser

جمله های نمونه

1. We served some crackers and cheese as an appetiser.
[ترجمه گوگل]مقداری کراکر و پنیر به عنوان پیش غذا سرو کردیم
[ترجمه ترگمان] ما چند تا بیسکوییت و پنیر سفارش دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Appetisers Serve these tempting snacks with a glass or two of your favourite festive fizz.
[ترجمه گوگل]اشتها آور این میان وعده های وسوسه انگیز را با یک یا دو لیوان از دمنوش های جشن مورد علاقه خود سرو کنید
[ترجمه ترگمان]Appetisers این میان وعده های وسوسه انگیز را با یک لیوان یا دو لیوان شراب مورد علاقه خود سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This was the delicious appetiser for our New Year's meal.
[ترجمه گوگل]این پیش غذای خوشمزه غذای سال نو ما بود
[ترجمه ترگمان]این غذای خوش مزه برای غذای سال نو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He'd go into an appetiser store and say, 'Let me have some of those crepes with cheese in the middle. '
[ترجمه گوگل]او به یک پیش‌غذا فروشی می‌رفت و می‌گفت: «بگذار کمی از آن کرپ‌هایی که وسطش پنیر است بخورم '
[ترجمه ترگمان]به مغازه appetiser رفت و گفت: بگذار کمی از آن crepes را با پنیر در وسط داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But the House is a trifling appetiser on the institutional-paralysis menu compared with the Senate.
[ترجمه گوگل]اما مجلس در مقایسه با مجلس سنا یک پیش غذای کوچک در فهرست فلج سازمانی است
[ترجمه ترگمان]اما مجلس در مقایسه با مجلس سنا، نقش ناچیزی بر منوی غذای سازمانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Said Lady Sylvia picking up an appetiser .
[ترجمه گوگل]گفت بانو سیلویا در حال برداشتن یک پیش غذا
[ترجمه ترگمان]لیدی Sylvia یک appetiser را برداشت و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is that the appetiser ?
[ترجمه گوگل]این پیش غذاست؟
[ترجمه ترگمان]این \"appetiser\" - ه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These kinds of ham are served raw in very thin slices and usually eaten as an appetiser .
[ترجمه گوگل]این نوع ژامبون به صورت خام در ورقه های بسیار نازک سرو می شود و معمولاً به عنوان پیش غذا مصرف می شود
[ترجمه ترگمان]این نوع گوشت در برش های بسیار نازک و معمولا به عنوان an خورده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My only regret was that I was already nearing my comfort zone with all of the food that we had sampled, and this dish would be a great opener or appetiser on a different occasion.
[ترجمه گوگل]تنها تاسف من این بود که با تمام غذاهایی که نمونه گرفته بودیم، به منطقه راحتی خود نزدیک شده بودم، و این غذا در مناسبت های مختلف یک پیش غذا یا پیش غذای عالی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تنها تاسف من این بود که نزدیک بود با همه غذایی که امتحان کرده بودیم نزدیک شوم، و این غذا در موقعیت دیگری قرار می گرفت یا در موقعیت دیگری قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small portion of food which is served before the main meal to stimulate the appetite; hors d'oeuvre, light food served as an appetizer before a meal (also appetizer)

پیشنهاد کاربران

appetizer = پیش غذا
appetite = اشتها
appetitive = اشتها آور
appetency / appetence = اشتیاق
ap​pe​tent = مشتاق
appetizingly = به طور اشتها آوری
appetize = اشتها دادن ، به اشتها آوردن
appetizing = اشتها آور
...
[مشاهده متن کامل]

⭕️ ریشه واژگان از واژه لاتینی appetentia گرفته شده
❌ appetiser is British English

پیش غذا مثل کشک بادمجون سالاد ماکارنی

بپرس