appendices

/əˈpendɪsiːz//əˈpendɪsiːz/

ضمیمه، ذیل، دنباله

جمله های نمونه

1. This dictionary has several appendices, including one on irregular verbs.
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت دارای چندین پیوست است، از جمله یکی در مورد افعال بی قاعده
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ لغت چندین پیوست ها دارد، از جمله یکی روی افعال بی قاعده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This book has two appendices.
[ترجمه گوگل]این کتاب دارای دو پیوست می باشد
[ترجمه ترگمان]این کتاب دارای دو پیوست ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I intend for these appendices to function in a similar way.
[ترجمه گوگل]من قصد دارم این ضمیمه ها به روشی مشابه عمل کنند
[ترجمه ترگمان]من قصد این پیوست ها را دارم که به روش مشابهی عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Useful appendices provide information on the various software packages and how to use them, and some helpful troubleshooting guides.
[ترجمه گوگل]ضمیمه های مفید اطلاعاتی در مورد بسته های نرم افزاری مختلف و نحوه استفاده از آنها و برخی از راهنمای عیب یابی مفید ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]پیوست ها مفید اطلاعات مربوط به بسته های نرم افزاری مختلف و نحوه استفاده از آن ها و برخی از راهنمای عیب یابی مفید را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The detail of these two Appendices is indeed so full of problems as to make them rather grim reading.
[ترجمه گوگل]جزئیات این دو ضمیمه در واقع آنقدر پر از مشکلات است که خواندن آنها را نسبتاً تلخ می کند
[ترجمه ترگمان]در واقع جزئیات این دو موسسه به قدری پر از مشکل است که خواندن آن ها را نسبتا سخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eleven appendices packed with valuable cross-curricular and cultural information. . . . to the world's first encyclopedic learner's dictionary!
[ترجمه گوگل]یازده پیوست مملو از اطلاعات ارزشمند بین درسی و فرهنگی به اولین فرهنگ لغت دانش‌آموزان جهان!
[ترجمه ترگمان]یازده مورد حاوی اطلاعات شفاهی با ارزش cross و اطلاعات فرهنگی به اولین فرهنگ لغت در جهان است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chapter 6 provides a series of appendices covering some of the mathematical background and each chapter ends with a recommended reading list.
[ترجمه گوگل]فصل 6 مجموعه ای از ضمیمه ها را ارائه می دهد که برخی از پیشینه ریاضی را پوشش می دهد و هر فصل با یک لیست خواندن توصیه شده به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]فصل ۶ مجموعه ای از پیوست ها را فراهم می کند که برخی از زمینه های ریاضی را پوشش می دهد و هر فصل با یک لیست خواندن توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Appendices at the end of this book will provide you with some contact names and addresses.
[ترجمه گوگل]ضمائم در انتهای این کتاب تعدادی نام و آدرس تماس را در اختیار شما قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]پیوست ها در پایان این کتاب با نامه ای و آدرس تماس شما را فراهم خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Included are appendices containing a certain amount of relatively sophisticated economic analysis - diagrams and algebra.
[ترجمه گوگل]ضمائم شامل مقدار معینی از تجزیه و تحلیل اقتصادی نسبتاً پیچیده - نمودارها و جبر است
[ترجمه ترگمان]Included حاوی مقدار خاصی از تجزیه و تحلیل اقتصادی نسبتا پیچیده است - نمودارها و جبر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The book is self - contained, with appendices included on elementary matrix and Laplace transforms.
[ترجمه گوگل]این کتاب دارای ضمیمه هایی است که در ماتریس ابتدایی و تبدیل های لاپلاس گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]کتاب خود - که حاوی پیوست ها است شامل ماتریس ابتدایی و تبدیل لاپلاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Appendices include an extensive bibliography, a glossary of over 400 chemical terms, an overview of Nobel laureates in chemistry, and an element reference table.
[ترجمه گوگل]ضمائم شامل کتابشناسی گسترده، واژه نامه بیش از 400 اصطلاح شیمیایی، مروری بر برندگان جایزه نوبل در شیمی، و جدول مرجع عناصر است
[ترجمه ترگمان]پیوست ها شامل کتابشناسی مفصل، glossary از بیش از ۴۰۰ دوره شیمیایی، مروری بر برندگان جایزه نوبل در شیمی و یک جدول مرجع مشترک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Examples of these clauses appear in Appendices A and C.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از این بندها در پیوست های الف و ج آمده است
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از این بندها در پیوست ها A و C ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Appendices specified in a contract shall be integral parts of the contract.
[ترجمه گوگل]ضمائم مندرج در قرارداد جزء لاینفک قرارداد خواهند بود
[ترجمه ترگمان]پیوست ها که در یک قرارداد مشخص شده اند باید بخش های جدایی ناپذیر از قرارداد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The appendices list form of the instrument and control panel of computer.
[ترجمه گوگل]فرم لیست ضمیمه های ابزار و کنترل پنل کامپیوتر
[ترجمه ترگمان]فهرست پیوست ها شکل ابزار و صفحه کنترل کامپیوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Illustrative, examples are detailed in the appendices.
[ترجمه گوگل]گویا، مثال‌ها به تفصیل در پیوست‌ها آمده است
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از این نمونه ها در پیوست ها به تفصیل شرح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• appendices is a plural of appendix.

پیشنهاد کاربران

۱ _ آپاندیس
small organ leading off the bowel
۲ _ پیوست
something added at the end of a book
Pay attention 📛
appendix is singular 🄱🅄🅃
appendices and appendixes are both plural form of appendix
ضمایم - پیوست ها

بپرس