appearances

جمله های نمونه

1. from all appearances he is innocent
تا آنجایی که به نظر می رسد او بی گناه است.

2. keep up appearances
صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشتن،وانمود کردن

3. keep up appearances
ظواهر را حفظ کردن

4. to all outward appearances
تا آنجایی که از ظواهر پیداست،ظواهر چنین نشان می دهد

پیشنهاد کاربران

ظاهر
پدیدارها، نمودها
تعداد حضور
تعداد بازی
appearance به معنای ظاهر و appearances، یعنی جمع آن، به معنای ظواهر
خصوصیات ظاهری
ظاهر

ظاهر شدن
ظهور، پیدایش ، ظاهر، نمایش ، نمود، سیما، منظر
نمای ظاهری
حضور

بپرس