appealable

/əˈpiːləbəl//əˈpiːləbəl/

معنی: قابل استیناف، قابل پژوهش خواهی
معانی دیگر: قابل استیناف، قابل پژوهش خواهی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of appeal.

جمله های نمونه

1. Yeah, the part about the bans not being appealable is being removed, actually, and there's some talk about emailing all of those people again.
[ترجمه گوگل]بله، بخش مربوط به غیرقابل تجدیدنظر بودن ممنوعیت ها در حال حذف شدن است، و صحبت هایی در مورد ارسال مجدد ایمیل به همه آن افراد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بله، قسمت مربوط به ممنوعیت پخش شدن نیست، در واقع، و برخی دیگر در مورد emailing همه آن افراد صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This use case generates an appealable monetary document, which is mailed to the claimant; fall away or copy goes to UI staff.
[ترجمه گوگل]این مورد استفاده یک سند پولی قابل تجدیدنظر ایجاد می کند که برای شاکی پست می شود سقوط کند یا کپی به کارکنان UI می رود
[ترجمه ترگمان]این مورد استفاده یک سند پولی appealable ایجاد می کند که به شاکی پست می شود؛ سقوط یا کپی آن به کارکنان رابط کاربر ارسال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This use case sends an appealable determination to interested parties.
[ترجمه گوگل]این مورد استفاده، تصمیم قابل تجدیدنظری را برای اشخاص ذینفع ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]این مورد استفاده یک عزم appealable برای طرف های ذی نفع را ارسال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the civil procedure of many countries and districts, appealable interest is an essential requisite to raise appeal procedure.
[ترجمه گوگل]در آیین دادرسی مدنی بسیاری از کشورها و مناطق، منافع قابل تجدیدنظر یک شرط ضروری برای طرح رویه تجدیدنظر است
[ترجمه ترگمان]در روند مدنی بسیاری از کشورها و مناطق، منافع عمومی برای افزایش روند درخواست ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. S. A. The decision of the arbitrator shall be final and binding upon the parties both as to law and to fact, and shall not be appealable to any court in any jurisdiction.
[ترجمه گوگل]S A تصمیم داور برای طرفین از نظر حقوقی و واقعی قطعی و لازم‌الاجرا است و در هیچ دادگاهی در هیچ حوزه قضایی قابل تجدیدنظر نیست
[ترجمه ترگمان]اس ای تصمیم داور نهایی خواهد بود و طرفین را موظف می سازد که هر دو طرف قانون و در حقیقت، و نباید به هیچ دادگاهی در هر حوزه قضایی محکوم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This judgment finally disposes of all claims and all parties and is appealable .
[ترجمه گوگل]این رأی نهایتاً رفع کلیه دعاوی و کلیه طرفین و قابل تجدیدنظر است
[ترجمه ترگمان]این قضاوت در نهایت همه ادعاها و طرفین را به کناری می اندازد و appealable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If we see our peers giving a lot of attention to one person, then that person might become more appealable in our eyes.
[ترجمه گوگل]اگر ببینیم همسالانمان به یک نفر توجه زیادی می کنند، آن شخص ممکن است در نظر ما جذاب تر شود
[ترجمه ترگمان]اگر می بینیم که همسالان ما توجه زیادی به یک فرد می دهند، پس آن فرد ممکن است بیشتر در چشمان ما ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For example, in California only criminal cases in which capital punishment has been imposed are appealable as of right to the state supreme court.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در کالیفرنیا فقط پرونده های جنایی که در آنها مجازات اعدام اعمال شده است، حق تجدید نظر در دادگاه عالی ایالتی است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در کالیفرنیا تنها پرونده های جنایی که مجازات اعدام در آن اعمال شده است، به عنوان حق دادگاه عالی دولت تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Against the Company's claims the Client may only set off or lay a lien on claims that are undisputed or non- appealable .
[ترجمه گوگل]در مقابل ادعاهای شرکت، مشتری فقط می‌تواند ادعاهایی را که غیرقابل انکار یا غیرقابل تجدیدنظر هستند، تسویه کند یا حق التزام بگذارد
[ترجمه ترگمان]در برابر ادعاهای این شرکت، مشتری تنها ممکن است برای ادعاهایی که مسلم یا غیرقابل - است، مرخصی بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل استیناف (صفت)
appealable

قابل پژوهش خواهی (صفت)
appealable

انگلیسی به انگلیسی

• capable of being appealed (apply for review of a case to a higher court)

پیشنهاد کاربران

بپرس