appallingly

جمله های نمونه

1. It's been an appallingly busy morning.
[ترجمه گوگل]صبح بسیار شلوغی بود
[ترجمه ترگمان]امروز صبح خیلی شلوغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The number of casualties was appallingly high in both wars.
[ترجمه گوگل]تعداد تلفات در هر دو جنگ به طرز وحشتناکی بالا بود
[ترجمه ترگمان]تعداد تلفات در هر دو جنگ وحشتناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With appallingly bad grace I packed up and we drove north.
[ترجمه گوگل]با لطف وحشتناکی وسایل را جمع کردم و به سمت شمال حرکت کردیم
[ترجمه ترگمان]با گذشت زمان زیادی که جمع کردم و به سمت شمال حرکت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An appallingly self-satisfied financial adviser-think Malvolio in a stretch limo-finds that his wife is cheating on him.
[ترجمه گوگل]یک مشاور مالی که به طرز وحشتناکی از خود راضی است، مالولیو در یک لیموزین دراز می‌کشد که همسرش به او خیانت می‌کند
[ترجمه ترگمان]یک مشاور مالی کاملا راضی به نظر می رسد که در یک لیموزین دراز کشیده شده باشد - متوجه می شود که همسرش به او خیانت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is still appallingly ill thought out and it will be grossly unfair.
[ترجمه گوگل]این هنوز به طرز وحشتناکی بد فکر است و به شدت ناعادلانه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هنوز وحشتناک است، فکر می کنم غیر منصفانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That summer of 1959 Elizabeth's son, Renny, was appallingly injured in a motor accident.
[ترجمه گوگل]آن تابستان سال 1959، پسر الیزابت، رنی، در یک تصادف رانندگی به طرز وحشتناکی مجروح شد
[ترجمه ترگمان]آن تابستان سال ۱۹۵۹، پسر الیزابت، Renny، در یک تصادف موتوری به شدت مجروح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has become appallingly obvious that our technology has exceeded our humanity. Albert Einstein
[ترجمه گوگل]به طرز وحشتناکی آشکار شده است که فناوری ما از انسانیت ما فراتر رفته است آلبرت انیشتین
[ترجمه ترگمان]این کاملا واضح شده است که فن آوری ما از انسانیت ما پیشی گرفته است آلبرت انیشتین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The essay was appallingly written.
[ترجمه گوگل]انشا به طرز وحشتناکی نوشته شده بود
[ترجمه ترگمان]مقاله فوق العاده نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's been an appallingly busy morning, I can't tell you.
[ترجمه گوگل]صبح بسیار شلوغی بود، نمی توانم به شما بگویم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح خیلی شلوغ بود، نمی تونم بهت بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The detection rate for racial crimes is appallingly low.
[ترجمه گوگل]نرخ کشف جرایم نژادی به طرز وحشتناکی پایین است
[ترجمه ترگمان]میزان تشخیص جرایم نژادی بسیار پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Another damning statistic for South Africa is its appallingly high murder rate.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از آمارهای وحشتناک برای آفریقای جنوبی، میزان قتل وحشتناک آن است
[ترجمه ترگمان]آمار کوبنده دیگر برای آفریقای جنوبی، نرخ بالای قتل آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Obviously somebody appallingly incompetent and he hoped to God it wasn't him.
[ترجمه گوگل]واضح است که کسی به طرز وحشتناکی بی کفایت است و به خدا امیدوار بود که او نباشد
[ترجمه ترگمان]واضح بود که یک نفر incompetent و او امیدوار بود که این کار او نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Avenger's first combat experience was appallingly bad, a flight of six of them was intercepted during the Battle of Midway by a large formation of Japanese fighters.
[ترجمه گوگل]اولین تجربه رزمی انتقام جویان به طرز وحشتناکی بد بود، یک پرواز شش نفره از آنها در طول نبرد میدوی توسط گروه بزرگی از جنگنده های ژاپنی رهگیری شد
[ترجمه ترگمان]اولین تجربه جنگ Avenger وحشتناک بود، پرواز شش نفر از آن ها در طول جنگ می دوی به وسیله تشکیل بسیاری از جنگجویان ژاپنی متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Obviously somebody had been appallingly incompetent, and he hoped to God it wasn't him.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که کسی به طرز وحشتناکی بی کفایت بوده است، و به خدا امیدوار بود که این او نباشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که یک نفر appallingly بوده و او امیدوار بود که این کار او نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a horrifying manner, in a shocking manner, outrageously

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : appall
اسم ( noun ) : _
صفت ( adjective ) : appalling / appalled
قید ( adverb ) : appallingly
🚨 APPALLING و APPEALING بسیار شبیه به هم نوشته می شوند ولی مواظب باشید قاطی نشن 🚨
🟪 APPEALING 🟪
۱. جذاب - جالب - دلچسب و گیرا
۲. خواهشمندانه - یاری خواهانه - ترحم برانگیز
🔴attractive or interesting
...
[مشاهده متن کامل]

🔴 showing or expressing a desire for help or sympathy
◀️ "an appealing look"
◀️The first is my preferred group but the rest 2 are also Appealing
🟪 APPALLING 🟪
ترسناک و حال بهم زن - وحشتناک و تهوع آور
🔴 very bad in a way that causes fear, shock, or disgust
◀️We drove by an appalling accident on the highway.
Your behavior has been appalling. [=atrocious, ◀️ outrageous, terrible]
◀️ the appalling dirt and poverty of the children. . . : کثیفی و فقر رقت انگیز کودکان
◀️ The condition of the hostages was appalling : وضع گروگان ها هولناک بود.
◀️ ISIS claimed they weren’t even affiliated. Most likely straight up evil, no real motive. Just monstrous, disgusting, appalling, fucked up individuals at it again.
APPALLINGLY قید appalling میباشد و بیانگر وضعیت و حالت هست و صفت را میتواند توصیف کند مثل :
Appallingly traumatizing

به طور رقت انگیزی
به طور ترسناکی
به طور مخوف
به طور افتضاحی
به طور هولناکی
به طور شوکه آوری
به طور ناپسندی
⁦✔️⁩بصورت تحت تاثیر قراردهنده/شوکه کننده
She has appallingly, I must say I thought better of her
اون زن ( از نظر انتقادی ) بصورت تحت تاثیر قرار دهنده/شوکه کننده رفتار می کنه، باید بگم که دیدگاه و نظر من ( در این زمینه ) دیدگاه بالاتر/بهتریه ازش

بپرس