1. The idiocy of his behaviour appalled her.
[ترجمه گوگل]حماقت رفتار او او را وحشت زده کرد
[ترجمه ترگمان]حماقت رفتارش او را به وحشت انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It is appalling that child was murdered.
[ترجمه گوگل]این وحشتناک است که کودک به قتل رسیده است
[ترجمه ترگمان]این وحشتناک است که بچه به قتل رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I was appalled by what I saw.
4. They have been living under the most appalling conditions for two months.
[ترجمه گوگل]آنها دو ماه است که در بدترین شرایط زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها دو ماه است که در سخت ترین شرایط زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Let me be quite blunt your work is appalling.
[ترجمه گوگل]بگذارید کاملاً رک بگویم کار شما وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]بگذار رک و پوست کنده بگویم که کار تو وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I was appalled at/by the lack of staff in the hospital.
[ترجمه گوگل]من از کمبود پرسنل در بیمارستان وحشت کردم
[ترجمه ترگمان]من از عدم وجود کارمندان بیمارستان به وحشت افتادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The book celebrates the hostages' remarkable triumph over appalling adversity.
[ترجمه گوگل]این کتاب پیروزی چشمگیر گروگان ها بر مصیبت های وحشتناک را جشن می گیرد
[ترجمه ترگمان]این کتاب، پیروزی چشمگیر گروگان ها بر بدبختی هولناک را جشن می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The way we kill animals appals a lot of people.
[ترجمه گوگل]روشی که ما حیوانات را می کشیم بسیاری از مردم را به وحشت می اندازد
[ترجمه ترگمان]روشی که ما حیوانات را می کشیم و تعداد زیادی از مردم را می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The brutality of the crime has appalled the public.
[ترجمه گوگل]وحشیانه این جنایت افکار عمومی را به وحشت انداخته است
[ترجمه ترگمان]وحشیگری این جنایت مردم را به وحشت انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nothing can extenuate such appalling behaviour.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند چنین رفتار وحشتناکی را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند این رفتار وحشتناک را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The country is notorious for its appalling prison conditions.
[ترجمه گوگل]این کشور به خاطر شرایط وحشتناک زندان خود بدنام است
[ترجمه ترگمان]این کشور به خاطر شرایط هولناک زندان آن بدنام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They were appalled by the damage from the fire.
[ترجمه گوگل]آنها از خسارت ناشی از آتش سوزی وحشت کردند
[ترجمه ترگمان]از آسیب بخاری به وحشت افتاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The newspaper reports of starving children appal led me.
[ترجمه گوگل]گزارش روزنامهها از گرسنگی بچههای بیحرم مرا هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]گزارش های روزنامه ها حاکی از گرسنگی و گرسنگی بچه ها بود که مرا راهنمایی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I am appalled that children can mount up debts unbeknown to their parents.
[ترجمه گوگل]من از اینکه بچه ها می توانند بدون اطلاع والدین خود بدهی بدهند، وحشت دارم
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که بچه ها بتوانند بدهی های خود را به والدین خود تبدیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید