app

/ˈæp//æp/

مخفف:، ضمیمه، عملی، منصوب، شاگرد، مخفف: ضمیمه مخفف: عملی مخفف: منصوب مخفف: شاگرد مخفف: مصوبه، تصویب شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) in computing, a shortened form of "application program."

- She designed a best-selling app for editing photos.
[ترجمه گوگل] او یک اپلیکیشن پرفروش برای ویرایش عکس طراحی کرد
[ترجمه ترگمان] او یک app خوب فروش برای ویرایش عکس ها طراحی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a computer application designed for mobile operating systems and devices, such as cell phones.

- I just downloaded an app that lets me draw on the screen with my fingertip.
[ترجمه گوگل] من به تازگی برنامه ای را دانلود کردم که به من امکان می دهد با نوک انگشتم روی صفحه نقاشی بکشم
[ترجمه ترگمان] من همین الان یه نرم افزار دانلود کردم که اجازه میده با انگشتم روی صفحه تصویر بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. It's the kind of market saturation most app makers -- content makers of any kind, really -- only dream of.
[ترجمه گوگل]این نوعی اشباع بازار است که اکثر سازندگان برنامه -- تولیدکنندگان محتوا از هر نوعی که باشند -- فقط رویای آن را می بینند
[ترجمه ترگمان]این نوعی اشباع بازار است که اغلب سازندگان نرم افزار - - از هر نوع، واقعا - - تنها آرزویش را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The app pulls from sources such as the incidence of heart attacks, the National Toxic Release Inventory (TRI) Environmental Protection Agency and the Haz-Map of the U. S. National Library of Medicine.
[ترجمه گوگل]این برنامه از منابعی مانند بروز حملات قلبی، آژانس حفاظت از محیط زیست فهرست ملی انتشار سموم (TRI) و Haz-Map کتابخانه ملی پزشکی ایالات متحده استخراج می شود
[ترجمه ترگمان]این برنامه از منابعی مانند وقوع حملات قلبی، آژانس حفاظت از محیط زیست ملی (TRI)، آژانس حفاظت از محیط زیست (TRI)و نقشه Haz ایالات متحده استفاده می کند اس کتابخانه ملی پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using a Silvercar app on a smartphone, a renter simply scans the QR code on any car in the lot he or she wants.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک برنامه Silvercar در تلفن هوشمند، یک اجاره‌کننده به سادگی کد QR را در هر ماشینی در قسمت مورد نظر خود اسکن می‌کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک app Silvercar بر روی یک گوشی هوشمند، یک مستاجر به سادگی کد QR را در هر اتومبیلی که او می خواهد اسکن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From task list: Capture a specific app from task list.
[ترجمه گوگل]از لیست کار: یک برنامه خاص را از لیست کار ضبط کنید
[ترجمه ترگمان]از فهرست تکلیف: یک app خاص را از فهرست تکلیف ثبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A collection of functions including app, debug and error.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از توابع از جمله برنامه، اشکال زدایی و خطا
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از توابع شامل برنامه ها، اشکال زدایی و خطا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Can't find templates. Please reinstall app.
[ترجمه گوگل]نمی توان الگوها را پیدا کرد لطفا برنامه را دوباره نصب کنید
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن الگوها ممکن نیست لطفا برنامه نصب را مجددا نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Another app enables solders to take a photo of a street sign and then get information on local areas such as water supplies and sympathisers.
[ترجمه گوگل]برنامه دیگری به لحیم کاری ها امکان می دهد از تابلوهای خیابان عکس بگیرند و سپس اطلاعاتی در مورد مناطق محلی مانند منابع آب و هواداران دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]یک app دیگر solders را قادر می سازد تا عکسی از یک نشانه خیابانی بگیرند و سپس اطلاعاتی در مورد مناطق محلی مانند منابع آب و حامیان پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Enter com. ibm. test. wcm. app. atom. resolver in the Name field and click Finish.
[ترجمه گوگل]com را وارد کنید آی بی ام تست wcm برنامه اتم در قسمت نام، روی Finish کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]com مراجعه کنید ibm آزمایش کنید wcm برنامه اتم resolver در میدان نام و روی Finish کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Churchill portrait has since app eared in publications on commemorative 8 stamps all over the world.
[ترجمه گوگل]از آن زمان برنامه پرتره چرچیل در نشریات مربوط به 8 تمبر یادبود در سراسر جهان منتشر شد
[ترجمه ترگمان]پرتره چرچیل از آن زمان که در نوشته های روی ۸ تمبر یادبود در سراسر دنیا دیده می شود، از این برنامه به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To explore the variations of oxygen free radical(OFR) in the patients of acute paraquat poisoning(APP).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تغییرات رادیکال آزاد اکسیژن (OFR) در بیماران مسمومیت حاد پاراکوات (APP)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تغییرات رادیکال آزاد اکسیژن (OFR)در بیماران مسمومیت حاد تنفسی (اسوشییتدپرس)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These plaques arise from the cleavage of APP, which generates short, sticky fragments called amyloid B - peptides.
[ترجمه گوگل]این پلاک ها از برش APP ایجاد می شوند که قطعات کوتاه و چسبناکی به نام پپتیدهای آمیلوئید B تولید می کند
[ترجمه ترگمان]این لوح ها از تقسیم of ناشی می شوند، که قطعات چسبنده و چسبنده به نام amyloid B را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mobile Payments: Killer App or Paper Tiger?
[ترجمه گوگل]پرداخت موبایلی: اپلیکیشن قاتل یا ببر کاغذی؟
[ترجمه ترگمان]پرداخت موبایل: برنامه آدمکش ها یا تایگر وودز؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Zippo lighter app displays an animated picture to wave at concerts, while Annoy-a-teen plays a high-pitched sound that only teenagers are supposed to be able to hear.
[ترجمه گوگل]برنامه فندک Zippo یک تصویر متحرک برای تکان دادن در کنسرت ها نمایش می دهد، در حالی که Annoy-a-teen صدایی با صدای بلند پخش می کند که فقط نوجوانان قرار است قادر به شنیدن آن باشند
[ترجمه ترگمان]برنامه lighter سبک تر یک تصویر پویانمایی برای موج در کنسرت ها به نمایش می گذارد، در حالی که annoy - نوجوان یک صدای تیز را بازی می کند که تنها نوجوانان قادر به شنیدن آن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This app turns the Android camera into a barcode scanner.
[ترجمه گوگل]این برنامه دوربین اندروید را به بارکد اسکنر تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]این برنامه دوربین آندروید را به یک اسکنر بارکد تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Application
موضوع: کامپیوتر
مخفف Application که به معنی نرم افزار یا برنامه گفته می شود.

تخصصی

[کامپیوتر] برنامه کاربردی-application program
[دندانپزشکی] مخفف appliance، اسباب، وسیله، دستگاه

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) implementation, utilization; program that performs a defined task (like word processors, electronic spreadsheets, graphics programs, etc.)

پیشنهاد کاربران

نرم افزار کاربردی
app ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: برنامه ۱
تعریف: ← برنامۀ کاربردی
( غیر رسمی ) درخواست، سفارش.
مثال:
I got "app". I already got some hot dogs
"سفارش" دادم. از قبل چندتا هات داگ سفارش دادم.
بِرْکا: برآمده از "برنامه کاربردی"
منابع• https://fa.wiktionary.org/wiki/برکا
برای برنامه های موبایل می شود �برنامک� هم گفت تا در همین حوزه، با واژۀ �برنامه� ( application ) ، تفاوتی ایجاد شود.
( در برنامه های تلفن همراه ) کار افزار
apps
برنامه های کاربردی
مخفف application

بپرس