apotheosis

/əˌpɒθiˈoʊsɪs//əˌpɒθiˈəʊsɪs/

معنی: ستایش اغراق امیز
معانی دیگر: ارتقای انسان به مرتبه ی الهی، خداسازی، تبدیل به خدا کردن، ستایش زیاد از شخص یا چیز، تجلیل فراوان، پرستایی، رهایی از زندگی خاکی وعروجباسمانها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: apotheoses
(1) تعریف: elevation to the status of a god.
مشابه: exaltation, glorification

(2) تعریف: a perfect or ideal example; epitome.
مترادف: epitome, quintessence
مشابه: embodiment, exemplar

- He idealized his wife in her new role and saw her as the apotheosis of motherhood.
[ترجمه گوگل] او همسرش را در نقش جدیدش ایده آل کرد و او را به عنوان آپوتئوز مادری دید
[ترجمه ترگمان] او همسر خود را در نقش جدیدش به دل خواه خود مجسم کرد و او را به عنوان \"تجلیل از مادر بودن\" دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Her new book is an apotheosis of scholarship.
[ترجمه گوگل] کتاب جدید او یک ابهام علمی است
[ترجمه ترگمان] کتاب جدید او سرشار از بورس تحصیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The legend of king arthur represent the apotheosis of chivalry.
[ترجمه حمید] افسانه ی شاه آرتور، نمایانگر ستایش اغراق آمیز آیین شوالیه گری است.
|
[ترجمه گوگل]افسانه شاه آرتور نشان دهنده آپوتئوز جوانمردی است
[ترجمه ترگمان]افسانه پادشاه آرتور مظهر apotheosis جوانمردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Oriental in Bangkok is the apotheosis of the grand hotel.
[ترجمه گوگل]اورینتال در بانکوک نقطه پایانی هتل بزرگ است
[ترجمه ترگمان]شرق شهر بانکوک، شکوه و جلال یک هتل بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One of the large paintings showed the Apotheosis of the Emperor Trajan.
[ترجمه گوگل]یکی از نقاشی های بزرگ، آپوتئوز امپراتور تراژان را نشان می داد
[ترجمه ترگمان]یکی از نقاشی های بزرگ، Apotheosis امپراطور ترایانوس را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The legends of King Arthur represent the apotheosis of chivalry.
[ترجمه گوگل]افسانه‌های شاه آرتور نشان‌دهنده آخرالزمان جوانمردی است
[ترجمه ترگمان]افسانه های پادشاه آرتور، مظهر مجسم کردن جوانمردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their leader was the apotheosis of courage.
[ترجمه گوگل]رهبر آنها نقطه ضعف شجاعت بود
[ترجمه ترگمان]رهبرشان از شجاعت برخوردار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bad taste in clothes reached its apotheosis in the 1970s.
[ترجمه گوگل]بد مزه بودن لباس در دهه 1970 به اوج خود رسید
[ترجمه ترگمان]مزه بد در لباس در دهه ۱۹۷۰ به اوج خود رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They had their apotheosis in a moral resolution.
[ترجمه گوگل]آنها در یک حل و فصل اخلاقی، آپوتئوز خود را داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک تصمیم اخلاقی apotheosis بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Pop Tarts are the apotheosis of this disparity between rhetoric and achievement.
[ترجمه گوگل]پاپ تارت ها نقطه پایان این اختلاف بین لفاظی و دستاورد هستند
[ترجمه ترگمان]پاپ Pop سرشار از این اختلاف بین معانی بیان و موفقیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To see these activities as representing the apotheosis of Morris Zapp and the eclipse of Phillip Swallow is tempting but too simple.
[ترجمه گوگل]دیدن این فعالیت‌ها به‌عنوان نشان‌دهنده آپوتئوز موریس زاپ و کسوف فیلیپ پرستو، وسوسه‌انگیز اما بسیار ساده است
[ترجمه ترگمان]دیدن این فعالیت ها به عنوان نماینده پرشکوه موریس Zapp و the فیلیپ چلچله، بسیار ساده اما ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There was the Worm, apotheosis of the suburban man for whom Gubbins wrote.
[ترجمه گوگل]کرم، آپوتئوزیس مرد حومه شهر بود که گابینز برای او نوشت
[ترجمه ترگمان]این مار، از اهالی حومه شهر بود که Gubbins در آن نوشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His story is the apotheosis of the Victorian servant.
[ترجمه گوگل]داستان او، پایان زندگی خدمتکار ویکتوریایی است
[ترجمه ترگمان]داستان او، مورد ستایش پیشخدمت ویکتوریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That night was Richard's apotheosis.
[ترجمه گوگل]آن شب آخرالزمان ریچارد بود
[ترجمه ترگمان]آن شب، ریچارد apotheosis بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cult of precision reaches its apotheosis in the presidential code name: Zero One.
[ترجمه گوگل]فرقه دقت در نام رمز ریاست جمهوری: صفر یک به اوج خود می رسد
[ترجمه ترگمان]آیین دقت در نام رمز ریاست جمهوری به اوج خود می رسد: صفر یکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wild Rice and Onion Bread is the apotheosis of the onion bagel.
[ترجمه گوگل]نان برنج و پیاز وحشی، نان شیرینی پیاز است
[ترجمه ترگمان]برنج وحشی و نان پیاز، از نان شیرینی onion است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستایش اغراق امیز (اسم)
apotheosis

انگلیسی به انگلیسی

• elevation to high status; deification; ideal example
if a particular thing is the apotheosis of something, it is an ideal or perfect example of it; a formal word.
when a person's apotheosis happens, they become, or are declared to be, a god or a goddess; a formal word.

پیشنهاد کاربران

مثل اعلی، نمونه کامل
the best and most perfect example of something
ایزدانگاری به پدیده خدا انگاشتن یک انسان یا چیز دیگر اطلاق می شود. برای نمونه در میان شاخه های شیعه گروهی وجود دارد که علی را تا حد خدایی بالا می برند و به آن ها غُلات یا علی اللهی گفته می شود. مصریان باستان نیز برخی از فرعون ها را در حد خدا یا فرزند خدا می دیدند.
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Apotheosis
کمال - اوج

عروج به مرتبۀ خدایان

بپرس