apothecary

/əˈpɑːθəˌkeri//əˈpɒθəkəri/

معنی: داروساز، عطار، داروگر، هیاهو، داروفروش، حالت داروخانه
معانی دیگر: داروفروش، داروساز، داروگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: apothecaries
• : تعریف: a person who prepares and sells drugs and other medicines; pharmacist.

جمله های نمونه

1. I am an apothecary of that hospital.
[ترجمه همتا] من داروساز این بیمارستان هستم
|
[ترجمه گوگل]من داروساز اون بیمارستانم
[ترجمه ترگمان]من پزشک آن بیمارستان هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The apothecary came in his pony and trap just before Pa got home.
[ترجمه گوگل]داروخانه درست قبل از اینکه پا به خانه برسد با تله و اسب خود آمد
[ترجمه ترگمان]جوانک قبل از اینکه پدر به خانه برسد سوار اسب و درشکه او شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The apothecary took my money, wrapped up a bottle in blue paper and handed it over, hardly looking at me.
[ترجمه گوگل]داروخانه پولم را گرفت، بطری را در کاغذ آبی پیچید و تحویلش داد و به سختی به من نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]جوانک پولم را گرفت و یک بطری را در کاغذ آبی پیچید و آن را به من داد، به زحمت به من نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oh, he would be a doctor, an apothecary, but he was also a poisoner.
[ترجمه گوگل]آه، او یک دکتر، یک داروساز بود، اما او یک زهردار هم بود
[ترجمه ترگمان]اوه، او یک دکتر بود، یک پزشک، اما یک مسموم کننده هم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Peter is a famous apothecary of this town.
[ترجمه گوگل]پیتر داروساز معروف این شهر است
[ترجمه ترگمان]پیتر پزشک مشهوری از این شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Apothecary My poverty, but not my will, consents.
[ترجمه گوگل]داروساز فقر من رضایت دارد، اما نه اراده من
[ترجمه ترگمان]از آن وقتی که از مغازه عطاری بیرون امدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was the usual cut and dry apothecary, of no particular age and color.
[ترجمه گوگل]او یک داروساز معمولی بود که سن و رنگ خاصی نداشت
[ترجمه ترگمان]او همان پزشک معمولی و dry بود که سن و سال نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He placed special orders at the Apothecary Shoppe: echinacea, goldenseal, chamomile teas.
[ترجمه گوگل]او سفارشات ویژه ای در فروشگاه داروخانه داد: چای اکیناسه، مهره طلایی، بابونه
[ترجمه ترگمان]سفارش های ویژه در مغازه عطاری بود: echinacea، چای بابونه، چای بابونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Does anyone even know what an apothecary is?
[ترجمه گوگل]اصلا کسی میدونه داروخونه چیه؟
[ترجمه ترگمان]کسی حتی میدونه داروفروش چطور آدمیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Apothecary in Diagon Alley is where many witches and wizards buy their potion - making supplies.
[ترجمه گوگل]داروخانه در کوچه دیاگون جایی است که بسیاری از جادوگران و جادوگران معجون خود را می خرند - وسایل تهیه می کنند
[ترجمه ترگمان]مغازه عطاری در کوچه دیاگون جایی است که بسیاری از جادوگرها و ساحره ها معجون سازی their را می خرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The apothecary cooked the medicinal mixture in a big iron kettle.
[ترجمه گوگل]داروساز مخلوط دارویی را در یک کتری بزرگ آهنی پخت
[ترجمه ترگمان]پزشک مخلوط دارویی را در یک کتری آهنی بزرگ پخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Apothecary: The availability of medicines makes the isle more orderly.
[ترجمه گوگل]داروخانه: در دسترس بودن داروها جزیره را منظم تر می کند
[ترجمه ترگمان]Apothecary: در دسترس بودن داروها، جزیره را منظم می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Apothecary Society Messenger says: For the Banshee Queen!
[ترجمه گوگل]پیام رسان انجمن داروسازی می گوید: برای ملکه بانشی!
[ترجمه ترگمان]فرستاده جامعه Apothecary می گوید: برای ملکه Banshee!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Apothecary Grick at the Apothecary Camp wants you to bring him 12 Deranged Explorer Brains.
[ترجمه گوگل]داروخانه گریک در کمپ داروخانه از شما می خواهد که 12 مغز کاوشگر آشفته را برای او بیاورید
[ترجمه ترگمان]Apothecary Grick در اردوگاه Apothecary خواستار این است که شما مغز ۱۲ Deranged Explorer را به او بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

داروساز (اسم)
apothecary, pharmacist, chemist

عطار (اسم)
apothecary, druggist, grocer, perfumer

داروگر (اسم)
apothecary, pharmacist, druggist

هیاهو (اسم)
pother, commotion, apothecary, fanfare, explosion, ruckus, hubbub, donnybrook, hullabaloo, to-do

داروفروش (اسم)
apothecary, pharmacist, chemic

حالت داروخانه (اسم)
pother, apothecary

انگلیسی به انگلیسی

• pharmacist, druggist
an apothecary was a person who prepared medicines for people; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

داروگر
دواساز
عطار
noun
[count] :
a person who prepared and sold medicines in past times
داروساز - داروگر ( این واژه قدیمیه )
معادل های امروزی برای این واژه :
Pharmacist - Chemist - Druggist

...
[مشاهده متن کامل]

Pharmacy میشه داروخانه
البته pharmacist و Druggist همونایی هستن که میری داروخونه پشت کانتر نشستن و ازت دفترچت رو میگیرن و بهت قرص میدن. سازنده های دارو افراد دیگه ای هستن که chemist تقریبا درسته براش بکار ببریم. البته به جز شیمیدان ها چند گروه دیگر نیز در این فرایند نقش به سزایی دارن

دواخانه

بپرس