فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: apostatizes, apostatizing, apostatized• : تعریف: to become apostate.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : apostatize✅️ اسم ( noun ) : apostate / apostasy✅️ صفت ( adjective ) : apostate✅️ قید ( adverb ) : _مرتد شدن، از دین برگشتنمثال:And had they been asked to apostatize. سپس از آنها خواسته می شد که مرتد شده و از دین برگردند. � ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ�+ عکس و لینک