1. he was an apostate catholic
او یک کاتولیک بود که از دین برگشته بود.
2. The most furious anarchist become the most barefaced apostate.
[ترجمه گوگل]خشمگین ترین آنارشیست به برهنه ترین مرتد تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]The ترین هرج و مرج، the مرتد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm awfully glad you have made an apostate of me all the same!
[ترجمه گوگل]خیلی خوشحالم که از من مرتد شدی!
[ترجمه ترگمان]خیلی خوشحالم که تو هم به من یک مرتد ساختی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Maybe so, but as an apostate from liberalism Mr Mamet has simply embraced a new religion—with all the excessive zeal of the recent convert.
[ترجمه گوگل]شاید اینطور باشد، اما آقای مامت به عنوان یک مرتد از لیبرالیسم، به سادگی یک دین جدید را پذیرفته است - با تمام غیرت بیش از حد نوکیشان اخیر
[ترجمه ترگمان]شاید اینطور باشد، اما به عنوان مرتد از لیبرالیسم، آقای Mamet به سادگی یک مذهب جدید را در آغوش کشیده - با تمام شور و اشتیاق شدید اخیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They branded her an apostate by imperial forces to vilify Islam. ""
[ترجمه گوگل]آنها او را مرتد از سوی نیروهای امپراتوری برای بدنام کردن اسلام معرفی کردند ""
[ترجمه ترگمان]آن ها او را مرتد از سوی نیروهای امپراطوری بدنام کردند تا اسلام را بدنام کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Panic Apostate gives unholy life and powers to the carcass of a rotting Dryad .
[ترجمه گوگل]مرتد هراس به لاشه یک دریاد پوسیده زندگی نامقدس و قدرت می بخشد
[ترجمه ترگمان]وحشت Panic، حیات و قدرت های unholy را به لاشه یک Dryad فاسد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He is an apostate from Christianity.
8. We can therefore discount his dyspeptic remarks about Coleridge being an apostate.
[ترجمه گوگل]بنابراین می توانیم اظهارات سوء هاضمه او را در مورد مرتد بودن کولیج رد کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما می توانیم نکات مربوط به سو هاضمه او در مورد اینکه او مرتد شده را تخفیف دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Leadership in some is weak, unbelieving and in some cases apostate.
[ترجمه گوگل]رهبری در برخی ضعیف، بی ایمان و در برخی موارد مرتد است
[ترجمه ترگمان]رهبری در برخی موارد مرتد، ناباورانه و در برخی موارد مرتد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Extremes meet . the most anarchist become the most barefaced apostate.
[ترجمه گوگل]افراطی ها ملاقات می کنند آنارشیست ترین ها به برهنه ترین مرتد تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]Extremes یکدیگر را ملاقات می کنند این هرج و مرج بیش از همه مرتد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Extremes meet . the most furious anarchist become the most barefaced apostate.
[ترجمه گوگل]افراطی ها ملاقات می کنند خشمگین ترین آنارشیست به برهنه ترین مرتد تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]Extremes یکدیگر را ملاقات می کنند این هرج و مرج ترین هرج و مرج، the مرتد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید