1. In those days apostasy was punishable by death.
[ترجمه گوگل]در آن روزها مجازات ارتداد اعدام بود
[ترجمه ترگمان]در آن روزگار، مرگ، قابل مجازات مرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His apostasy was repulsive to the Xerox people.
[ترجمه گوگل]ارتداد او برای مردم زیراکس نفرت انگیز بود
[ترجمه ترگمان]ارتداد او برای مردم زیراکس تنفر برانگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His apostasy had cost him his empire.
[ترجمه گوگل]ارتداد او به قیمت امپراطوری اش تمام شد
[ترجمه ترگمان]دین پس از ترک میدل مارچ او را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. How, then, do we fight against doctrinal apostasy?
[ترجمه گوگل]پس چگونه با ارتداد اعتقادی مبارزه کنیم؟
[ترجمه ترگمان]پس چگونه بر علیه ارتداد doctrinal مبارزه کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But, in chapter when we have moral apostasy, what shall we do?
[ترجمه گوگل]اما در فصلی که ارتداد اخلاقی داریم، چه کنیم؟
[ترجمه ترگمان]اما در فصلی که ما ارتداد اخلاقی داریم، باید چه کار کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Iran - Since the country believes apostasy is a crime, pray specifically for Muslims who convert to Christianity as they potentially face the death penalty.
[ترجمه گوگل]ایران - از آنجایی که این کشور معتقد است ارتداد یک جنایت است، به طور خاص برای مسلمانانی که به مسیحیت گرویده اند دعا کنید زیرا بالقوه با مجازات اعدام روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]ایران - از آنجا که کشور بر این باور است که ارتداد جرم است، بویژه برای مسلمانانی که به مسیحیت تبدیل می شوند، نماز می خوانند چرا که به طور بالقوه با مجازات اعدام روبرو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If you have a moral apostasy, yet the minister is not doing his work, to which book are you going to turn?
[ترجمه گوگل]اگر ارتداد اخلاقی دارید، اما وزیر کار خود را انجام نمی دهد، به کدام کتاب مراجعه می کنید؟
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک ارتداد اخلاقی دارید، با این حال وزیر کار خود را انجام نمی دهد، و به کدام کتاب مراجعه می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Apostasy often has its roots in moral failure.
[ترجمه گوگل]ارتداد اغلب ریشه در شکست اخلاقی دارد
[ترجمه ترگمان]Apostasy اغلب دارای ریشه های خود در شکست روحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But many left-wing friends never forgave his apostasy, doubtless reinforcing his inclination to keep the outside world at a safe distance.
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از دوستان چپ هرگز ارتداد او را نبخشیدند و بدون شک تمایل او را برای حفظ دنیای بیرون در فاصله ای امن تقویت کردند
[ترجمه ترگمان]اما بسیاری از دوستان جناح چپ هرگز ارتداد خود را نبخشود و بدون شک تمایل خود را به حفظ دنیای خارج از فاصله ایمن توجیه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For apostasy from God and His law cannot be the key to wisdom.
[ترجمه گوگل]زیرا ارتداد از خدا و شریعت او نمی تواند کلید حکمت باشد
[ترجمه ترگمان]برای ارتداد از خدا و قانون او نمی تواند کلید خرد کردن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is a story of faithfulness amid apostasy and persecution.
[ترجمه گوگل]این داستان وفاداری در میان ارتداد و آزار و اذیت است
[ترجمه ترگمان]این یک داستان وفاداری در میان ارتداد و آزار و اذیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was looked down upon for apostasy.
[ترجمه گوگل]او را به خاطر ارتداد تحقیر می کردند
[ترجمه ترگمان]از دین و دین خود آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And yet, ultimately, such apostasy leaves me unsatisfied as well.
[ترجمه گوگل]و با این حال، در نهایت، چنین ارتدادی من را نیز ناراضی می کند
[ترجمه ترگمان]و با این حال، در نهایت، چنین ارتداد، من را به همان خوبی ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At its sternest, Islamic law prescribes the death penalty for anybody who commits “apostasy”—or abandons the faith.
[ترجمه گوگل]در شدیدترین حالت، قوانین اسلامی مجازات اعدام را برای هر کسی که مرتکب «ارتداد» شود - یا ایمان را ترک کند، تجویز می کند
[ترجمه ترگمان]در سخت ترین شرایط، قوانین اسلامی مجازات اعدام برای هر کسی که مرتکب \"ارتداد\" می شود را تعیین می کند - یا ایمان را رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They include theft, adultery and fornication, wine drinking, highway banditry, apostasy to of the faith and rebellion.
[ترجمه گوگل]از جمله دزدی، زنا و زنا، شراب خواری، راهزنی بزرگراه، ارتداد از ایمان و طغیان
[ترجمه ترگمان]این افراد عبارتند از دزدی، زنای محصنه، نوشیدن شراب، نوشیدن شراب، راهزنی، ارتداد، ارتداد از ایمان و تمرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید