apophysis


(کالبد شناسی) برآمدگی (به ویژه براستخوان و ستون پشت)، زایده، pl تش، زائده، برجستگی، غند

جمله های نمونه

1. A GUI app called Apophysis that makes it easier for users to create sheep replaced the original Flame plugins.
[ترجمه گوگل]یک برنامه رابط کاربری گرافیکی به نام Apophysis که ساخت گوسفند را برای کاربران آسان‌تر می‌کند، جایگزین پلاگین‌های اصلی Flame شد
[ترجمه ترگمان]یک app واسط گرافیکی به نام Apophysis است که برای کاربران آسان تر می سازد تا گوسفندان جایگزین متصل شونده های اصلی شعله شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After forming of ancient apophysis, it will have different format with the differentaffects of movement of structure in the long evolvement of history of geology.
[ترجمه گوگل]پس از تشکیل آپوفیز باستانی، فرمت متفاوتی با تأثیرات متفاوت حرکت ساختار در تکامل طولانی تاریخ زمین شناسی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]پس از تشکیل of باستانی، آن قالب با ساختار سلسله مراتبی از ساختار در the طولانی تاریخ زمین شناسی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Clubiona Japonicola resembles Clubiona subtilis L. KOCH 1879 but differs from the latter in the following respects: apophysis of palpus-tibia of the male is branched Off in this species.
[ترجمه گوگل]Clubiona Japonicola شبیه Clubiona subtilis L KOCH 1879 است اما از جنبه های زیر با دومی متفاوت است: آپوفیز کف پا-تیبیا نر در این گونه منشعب شده است
[ترجمه ترگمان]Clubiona Japonicola شبیه Clubiona subtilis L است در سال ۱۸۷۹، اما در جهات زیر با دومی فرق دارد: apophysis از درشت نی - درشت نی نر در این گونه منشعب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And the multiple apophysis showed irregular shape.
[ترجمه گوگل]و آپوفیز چندگانه شکل نامنظمی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]و the متعدد شکل نامنظمی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To Summarize the common sonographical and pathological characteristics of apophysis lesions of the gallbladder, so as to improve the level of diagnosis and differential diagnosis.
[ترجمه گوگل]هدف خلاصه کردن خصوصیات شایع سونوگرافی و پاتولوژیک ضایعات آپوفیز کیسه صفرا به منظور بهبود سطح تشخیص و تشخیص افتراقی
[ترجمه ترگمان]هدف از تجزیه و تحلیل ویژگی های common و pathological ضایعات apophysis از کیسه صفرا، به گونه ای که سطح تشخیص و تشخیص افتراقی را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Besides, the underground construct of this area is also very complicated, and the rupture system in mid-shallow layer is developed owing to Dongying center apophysis.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ساختار زیرزمینی این منطقه نیز بسیار پیچیده است و سیستم گسیختگی در لایه میانی کم عمق به دلیل آپوفیز مرکز Dongying ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ساختار زیرزمینی این ناحیه بسیار پیچیده است و سیستم گسیختگی در لایه میانی به خاطر to مرکزی Dongying توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Enter new century, belt of economy of annulus Bohai Sea will become China belt of apophysis of the 3rd old economy, become the new growth area that has development vigor and competition ability most.
[ترجمه گوگل]وارد قرن جدید شوید، کمربند اقتصاد حلقوی دریای بوهای تبدیل به کمربند چینی آپوفیز سومین اقتصاد قدیمی می شود، به منطقه رشد جدیدی تبدیل می شود که قدرت توسعه و توانایی رقابت را دارد
[ترجمه ترگمان]در قرن جدید، کمربند اقتصاد با تاج Bohai به کمربند of از سومین اقتصاد قدیمی تبدیل خواهد شد که تبدیل به منطقه رشد جدیدی می شود که قدرت و توانایی رقابت را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Scanning electron microscope indicated that adherent cells showed shuttle shape or multiple angle shape, and the multiple apophysis showed irregular shape.
[ترجمه گوگل]میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان داد که سلول‌های چسبنده شکل شاتل یا چند زاویه را نشان می‌دهند و آپوفیز چندگانه شکل نامنظم را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]میکروسکوپ اسکن الکترونی نشان داد که سلول های چسبنده شکل شاتل یا شکل زاویه چند گانه را نشان می دهند و the چندگانه شکل بی قاعده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The climate change features is simulated during the Tibetan Plateau apophysis.
[ترجمه گوگل]ویژگی های تغییر آب و هوا در طول آپوفیز فلات تبت شبیه سازی شده است
[ترجمه ترگمان]ویژگی تغییر آب و هوا در طول فلات تبت apophysis شبیه سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As mammary gland development, adipose with hemal grow in quantity, make whole breast apophysis, this one change can see from the exterior.
[ترجمه گوگل]همانطور که رشد غدد پستانی، چربی با همال به مقدار زیاد رشد می کند، آپوفیز کل سینه را ایجاد می کند، این تغییر را می توان از بیرون مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان رشد غده پستانی، چربی با hemal رشد می کند و کل پستان را تولید می کند، این یک تغییر می تواند از خارج ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Taking the actual project as an example, based on the sinks of the tamped area, the apophysis and the dynamic penetration result, this technique can achieve the anticipated reinforcement effect.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن پروژه واقعی به عنوان مثال، بر اساس سینک های ناحیه تپ شده، آپوفیز و نتیجه نفوذ دینامیکی، این تکنیک می تواند به اثر تقویت پیش بینی شده دست یابد
[ترجمه ترگمان]با درنظر گرفتن پروژه واقعی به عنوان مثال، براساس sinks ناحیه tamped، the و نتایج نفوذ پویا، این تکنیک می تواند به اثر تقویتی پیش بینی شده دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Edible health food: Yoghurt and barmy milk can activation digest must material, conduce to improvement alvine path is microbial system, prevent abdominal apophysis thereby.
[ترجمه گوگل]غذای سالم خوراکی: ماست و شیر بارمی می توانند مواد هضم را فعال کنند، باعث بهبود مسیر آلوین سیستم میکروبی می شوند، در نتیجه از آپوفیز شکمی جلوگیری می کنند
[ترجمه ترگمان]غذای بهداشتی خوردنی: Yoghurt و barmy می توانند مواد هضم کنند، منجر به بهبود مسیر alvine شده، سیستم میکروبی است، و از این رو از apophysis شکمی جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To study the clinical value of 3D-ultrasound in diagnosis of the apophysis lesions of gallbladder.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ارزش بالینی سونوگرافی سه بعدی در تشخیص ضایعات آپوفیز کیسه صفرا
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ارزش بالینی ۳ D - سونوگرافی در تشخیص ضایعات apophysis از کیسه صفرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The eastern reef island area, with shallow seawater, is higher parts of Xisha apophysis, where the basement is directly covered with reef facies carbonate rocks.
[ترجمه گوگل]منطقه جزیره صخره شرقی، با آب کم عمق دریا، قسمت های بالاتر شیشا آپوفیز است که زیرزمین آن مستقیماً با سنگ های کربناته رخساره های صخره ای پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]منطقه جزیره ای شرقی با آب دریا کم عمق، قسمت های بالاتر of apophysis است که در آن زمین مستقیما با صخره های مرجانی حلقوی پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bony growth or swelling (anatomy)

پیشنهاد کاربران

apophysis ( زمین شناسی )
واژه مصوب: زبانه 1
تعریف: شاخۀ فرعی یک تودۀ نفوذی بزرگ تر

بپرس