فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: apologizes, apologizing, apologized
مشتقات: apologizer (n.)
حالات: apologizes, apologizing, apologized
مشتقات: apologizer (n.)
• (1) تعریف: to express regret, as for an error or an offense.
• مشابه: eat humble pie, excuse oneself, make amends, repent
• مشابه: eat humble pie, excuse oneself, make amends, repent
- He apologized to his mother for not writing any letters while he was away.
[ترجمه مانی حقگو] او ( مذکر ) از مادرش عذرخواهی کرد برای اینکه زمانی که دور از خانه بود هیچ نامه ای برای او ننوشت.|
[ترجمه mohammad saleh] او از مادر خود عزر خواهی کرد برای آنکه وقتی مادرش از خانه دور بود او برایش هیچ نامه ای ننوشته بود|
[ترجمه amir.mohammad] او برای اینکه هیچ نامه یا پیامی به مادرش زمانی که از خانه دور بود نداد عذرخواهی کرد.|
[ترجمه Feo] او از مادرش عذرخواهی کرد چون زمانی که مادرش خانه نبود برای اون نامه ننوشت|
[ترجمه شان] او از مادرش به سبب اینکه هنگامی که از مادر دور بوده، هیچ نامه ای برایش ننوشته بود، پوزش خواست.|
[ترجمه پورولی] او از مادرش به خاطر عدم نوشتن هیچ نامه ای در زمان غیبتش عذرخواهی کرد.|
[ترجمه گوگل] او از مادرش عذرخواهی کرد که تا زمانی که نبود هیچ نامه ای ننوشت[ترجمه ترگمان] از مادرش عذرخواهی کرد که هر وقت که بود نامه ای می نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She apologized for interrupting the meeting.
[ترجمه Anna] او بابت قطع کردن جلسه عذرخواهی کرد|
[ترجمه گوگل] او بابت قطع جلسه عذرخواهی کرد[ترجمه ترگمان] او برای قطع کردن جلسه معذرت خواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to make in speech or writing a formal explanation and defense, as of one's actions, beliefs, or motives.
• مشابه: advocate, espouse, justify, vindicate
• مشابه: advocate, espouse, justify, vindicate