apologetic

/əˌpɑːləˈdʒetɪk//əˌpɒləˈdʒetɪk/

معنی: دفاعی، اعتذاری، پوزش امیز
معانی دیگر: پوزش آمیز، پوزشی، معذرت آمیز، اعتذاری (apologetical هم می گویند)، (در نگارش و سخن) توجیه آمیز، تدافعی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: apologetically (adv.)
(1) تعریف: expressing or wanting to express regret, as for an error or an offense.
مترادف: contrite, regretful, sorry
مشابه: penitent, remorseful, rueful

- When he realized the hurt he'd caused, he was apologetic.
[ترجمه آلما] وقتی متوجه آسیبی که زده بود شد، شرمسار شد.
|
[ترجمه گوگل] وقتی متوجه رنجی که به بار آورده بود، عذرخواهی کرد
[ترجمه ترگمان] وقتی فهمید دردی که ایجاد کرده بود پوزش خواهانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She sent him an apologetic letter.
[ترجمه گوگل] نامه عذرخواهی برای او فرستاد
[ترجمه ترگمان] برای او نامه عذرخواهی فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: giving a formal explanation or defense, as of actions, beliefs, or motives.
مترادف: self-defensive, self-justifying
مشابه: defending, vindicating

جمله های نمونه

1. he is apologetic about his behavior last night
او درباره ی رفتار دیشب خود پوزش می طلبد.

2. in an apologetic tone
با لحنی پوزش آمیز

3. The manager was very apologetic about everything.
[ترجمه سمیرا] مدیر در باره همه چیز شرمسار بود
|
[ترجمه گوگل]مدیر از همه چیز عذرخواهی کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر از همه چیز عذرخواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was so apologetic about forgetting my birthday it was almost embarrassing.
[ترجمه گوگل]او به قدری از فراموش کردن تولد من عذرخواهی کرد که تقریباً خجالت آور بود
[ترجمه ترگمان]او در مورد فراموش کردن تولدم، خیلی عذر خواهانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hospital staff were very apologetic but that couldn't really compensate.
[ترجمه گوگل]کارکنان بیمارستان بسیار عذرخواهی کردند، اما این واقعاً نمی تواند جبران کند
[ترجمه ترگمان]کارکنان بیمارستان خیلی عذر خواهانه داشتند ولی واقعا این کار را نمی توانستند جبران کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They were very apologetic about the trouble they'd caused.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد مشکلی که ایجاد کرده بودند بسیار عذرخواهی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد دردسری که ایجاد کرده بودند عذر خواهانه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She gave me an apologetic smile .
[ترجمه گوگل]لبخند معذرت خواهی به من زد
[ترجمه ترگمان]او لبخند عذرخواهی به من زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dan came in looking very apologetic.
[ترجمه گوگل]دن خیلی عذرخواهی وارد شد
[ترجمه ترگمان]دن با حالتی عذر خواهانه داخل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was apologetic for taking so long.
[ترجمه گوگل]او به خاطر طولانی شدن این مدت عذرخواهی کرد
[ترجمه ترگمان]از این که این همه طول کشید پوزش خواهانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I hope she was suitably apologetic afterwards.
[ترجمه گوگل]امیدوارم بعد از آن به درستی عذرخواهی کرده باشد
[ترجمه ترگمان]امیدوارم بعد از اون هم حسابی عذرخواهی کرده باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. 'Sorry,' she said, with an apologetic smile.
[ترجمه گوگل]با لبخندی عذرخواهی گفت: متاسفم
[ترجمه ترگمان]با لبخندی پوزش آمیز گفت: متاسفم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Barney sounded almost apologetic.
[ترجمه گوگل]بارنی تقریباً عذرخواهی کرد
[ترجمه ترگمان]بار نی تقریبا عذرخواهانه به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He spoke in an apologetic voice.
[ترجمه گوگل]با صدای عذرخواهی صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]با لحنی پوزش آمیز گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They were interrupted by an apologetic cough.
[ترجمه گوگل]سرفه‌های عذرخواهی آنها را قطع کرد
[ترجمه ترگمان]صدای سرفه apologetic قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دفاعی (صفت)
apologetic, defensive, vindicative

اعتذاری (صفت)
apologetic

پوزش امیز (صفت)
apologetic

انگلیسی به انگلیسی

• sorry, regretful, remorseful; justificatory, defensive
if you are apologetic, you say or show that you are sorry that you have hurt someone or caused trouble for them.

پیشنهاد کاربران

کاربر مهران داور
لطفاً منبع تان را برای ریشه یابی این واژه معرفی کنید.
برخلاف توضیح شما، دیکشنری مریام وبستر و لانگمن ریشۀ این واژه را از لاتین apologēticus در معنی defensive و justifying و از یونانی apologētik�s در معنی suitable for defence آورده اند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : apologize
✅️ اسم ( noun ) : apology / apologist
✅️ صفت ( adjective ) : apologetic
✅️ قید ( adverb ) : apologetically
مدافعه گرایانه ( مذهبی )
Apologetic و Apologetical هر دو صفت هستن هرچند اولی بیشتر استفاده میشه.
شرمنده - پوزش طلبانه - پشیمان - متأسف - توجیه کننده - معذرت خواهانه
adjective
[more apologetic; most apologetic] :
...
[مشاهده متن کامل]

🔴Feeling or showing regret : expressing an apology
◀️We received an apologetic letter and a full refund from the company.
◀️an apologetic smile
◀️They were apologetic about the mistake.
◀️She seemed almost apologetic about buying a new car
⬛ APOLOGETICALLY ⬛ پوزش خواهانه
◀️He smiled apologetically.
◀️“I'm sorry I'm late, ” she said apologetically.
🔴sorry, regretful, remorseful; justificatory, defensive
به نظر من پشیمان یا متاسف میتونه ترجمه ی قشنگی براش باشه

Adjective :
شرمسار
خجل
پشیمان
Embarrassed
Regretful
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/apologetic
عذرخواهانه
ADJECTIVE
پوزش آمیز - شرمسار - عذرخواه - معذرت خواه - متاسف
💠 I'm apologetic about what happens to your brother
💠 His tone was apologetic as he explained what had happened.
در حالی که داشت توضیح می داد ( که ) چه اتفاقی افتاده است، لحنش پوزش آمیز بود.
[دین، فلسفه ی ادیان]: برهان آوری، حجیت، دفاع، مدافعه، توجیهی، توجیه کننده، توجیه آمیز، حجت آور
توضیح: این واژه از واژه ی �آپولون� به معنای عقلانیت و خرد گرفته شده است.
شرمنده
پوزش خواه
متاسف
شرمساری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس