1. At their farthest point from the Sun, at aphelion, most NEAs find themselves deep in the heart of the belt.
[ترجمه گوگل]در دورترین نقطه خود از خورشید، در aphelion، بیشتر NEA ها خود را در اعماق قلب کمربند می یابند
[ترجمه ترگمان]در دورترین نقطه از خورشید، در aphelion، اغلب NEAs خود را در قلب کمربند می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Their aphelion points are just a little outside of Jupiter's orbit.
[ترجمه گوگل]نقاط آفلیون آنها فقط کمی خارج از مدار مشتری است
[ترجمه ترگمان]نقاط aphelion آن ها کمی خارج از مدار مشتری قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. W hen the Earth moves from perihelion to aphelion, its radiation belts are expansion, and aphelion to perihelion contraction.
[ترجمه گوگل]هنگامی که زمین از حضیض به سمت هلیله حرکت می کند، کمربندهای تشعشعی آن انبساط و آفلیون به حضیض انقباض هستند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که زمین از perihelion تا aphelion حرکت می کند، کمربندهای تشعشع اش گسترش می یابند و aphelion به انقباض کلی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Astronomers call this point aphelion, and, at aphelion we're about three million miles farther from the sun than we will be six months from now.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان این نقطه را آفلیون می نامند، و در aphelion ما حدود سه میلیون مایل از خورشید دورتر از شش ماه آینده هستیم
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان این موضوع را aphelion می نامند، و در aphelion ما حدود سه میلیون مایل دورتر از آن هستیم که شش ماه دیگر از آن فاصله خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If capital M were the Sun, we would call that "aphelion" and "perihelion. "
[ترجمه گوگل]اگر M بزرگ، خورشید بود، آن را "آفلیون" و "حضیض" می نامیم
[ترجمه ترگمان]اگر سرمایه M سان بود، ما آن را \"aphelion\" و \"perihelion\" می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A comet is at aphelion when it is farthest from the sun.
[ترجمه گوگل]یک دنباله دار در دورترین فاصله از خورشید در aphelion قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ستاره دنباله دار زمانی است که از خورشید بسیار دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The opposite deflections of MC body and shock aphelion in the MC-shock oblique collision occur simultaneously through the process of shock penetrating MC.
[ترجمه گوگل]انحراف مخالف بدنه MC و آفلیون شوک در برخورد مورب MC-shock به طور همزمان از طریق فرآیند نفوذ ضربه به MC رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]ترک های ناشی از خوردگی و شوک شوک در تصادم کج و شوک، به طور همزمان از طریق فرآیند برخورد ضربه با شوک ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This total solar eclipse occurred near Aphelion, the point in Earth's elliptical orbit farthest from the Sun, and so the Sun was near its smallest apparent size.
[ترجمه گوگل]این خورشید گرفتگی کامل در نزدیکی Aphelion، نقطه ای در مدار بیضی شکل زمین که دورترین فاصله از خورشید را دارد، رخ داد و بنابراین خورشید نزدیک به کوچکترین اندازه ظاهری خود بود
[ترجمه ترگمان]این کسوف کامل در نزدیکی Aphelion رخ داد، نقطه ای که در مدار بیضوی کره زمین به دور از خورشید قرار دارد و بنابراین خورشید در نزدیکی کوچک ترین اندازه ظاهری آن قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Jezrael wondered how much worse it would have been if Mars were at aphelion.
[ترجمه گوگل]جزرائیل تعجب کرد که اگر مریخ در آفلیون بود چقدر بدتر می شد
[ترجمه ترگمان]Jezrael در این فکر بود که اگر مریخ در aphelion بود، چقدر بدتر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A Mars launch window opened in November of 199 but with an unfavorable Mars arrival close to its aphelion distance.
[ترجمه گوگل]یک پنجره پرتاب مریخ در نوامبر سال 199 باز شد، اما با ورود نامطلوب به مریخ نزدیک به فاصله آفلیون آن
[ترجمه ترگمان]پنجره پرتاب مریخ در ماه نوامبر ۱۹۹ راس بود اما با رسیدن مریخ نامطلوب به فاصله نزدیک به آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The large majority of all Amors reach out into the heart of the asteroid belt near aphelion.
[ترجمه گوگل]اکثریت بزرگ آمورها به قلب کمربند سیارکی نزدیک آفلیون می رسند
[ترجمه ترگمان]اکثریت قریب به اتفاق all به قلب کمربند asteroid نزدیک aphelion می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The point in the orbit nearest the sun is called perihelion, while the point farthest is called aphelion.
[ترجمه گوگل]نقطه ای در مدار نزدیک به خورشید حضیض و دورترین نقطه را آفلیون می نامند
[ترجمه ترگمان]نقطه ای که در نزدیک ترین دور خورشید قرار دارد perihelion نامیده می شود در حالی که نقطه دورترین نقطه به نام aphelion است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Q is - do you mean Pluto in its aphelion or perihelion ?
[ترجمه گوگل]Q این است - منظور شما پلوتون در اپیلیون یا حضیض آن است؟
[ترجمه ترگمان]سوال این است که آیا منظورتان از پلوتو در aphelion یا سایت its است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This composite neatly compares two pictures of the Sun taken with the same telescope and camera on the dates of Perihelion (closest approach) and Aphelion in 200
[ترجمه گوگل]این کامپوزیت به خوبی دو عکس از خورشید را که با تلسکوپ و دوربین مشابه در تاریخ های حضیض (نزدیک ترین نزدیک) و آفلیون در سال 200 گرفته شده اند، مقایسه می کند
[ترجمه ترگمان]این کامپوزیت با دقت دو عکس خورشید را با تلسکوپ و دوربین در تاریخ های of (نزدیک به نزدیک ترین رویکرد)و Aphelion در ۲۰۰ مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید