aphasia

/əˈfeɪʒə//əˈfeɪziə/

معنی: عدم قدرت تکلم، افازی
معانی دیگر: (کمبود یا فقدان کامل قدرت به کار بردن یا فهم واژه ها معمولا در اثر آسیب مغزی)، زبان پریشی، طب عدم قدرت تکلم در نتیجه ضایعات دماغی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: aphasic (adj.), aphasiac (n.), aphasic (n.)
• : تعریف: partial or total loss of the ability to use or to understand spoken or written language, usu. as a result of damage to the brain.

جمله های نمونه

1. This is anomic aphasia. 6 Global aphasia Global aphasia could be thought of as the most extreme form of aphasia.
[ترجمه گوگل]این آفازی آنومیک است 6 آفازی جهانی آفازی جهانی را می توان به عنوان شدیدترین شکل آفازی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]این anomic aphasia است ۶ Global aphasia Global aphasia می توانند به عنوان the شکل of تصور شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In cases of conduction aphasia, comprehension of spoken words and simple spoken sentences can be intact.
[ترجمه گوگل]در موارد آفازی هدایتی، درک کلمات گفتاری و جملات گفتاری ساده می تواند دست نخورده باشد
[ترجمه ترگمان]در موارد of هدایت الکتریکی، درک کلمات گفتاری و جمله ساده گفتاری می تواند دست نخورده باقی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To reveal the relationship between aphasia types and lesion distribution.
[ترجمه گوگل]هدف: نشان دادن رابطه بین انواع آفازی و توزیع ضایعه
[ترجمه ترگمان]هدف نشان دادن رابطه بین انواع aphasia و پراکندگی ضایعه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Post - operative temporarily neurological deficits including aphasia, motorial and sensory disturbance presented in 8 patients, permanent deficit in
[ترجمه گوگل]نقایص عصبی موقت پس از عمل شامل آفازی، اختلال حرکتی و حسی در 8 بیمار، نقص دائمی در
[ترجمه ترگمان]کمبود موقت عصبی فعال شامل aphasia، motorial و اختلالات حسی ارایه شده در ۸ بیمار، کسری دائمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective : To probe the features of Bilingual aphasia of Mongolian.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی‌های آفازی دوزبانه مغولی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های of aphasia مغولستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. ObjectiveTo investigate the pathologic mechanism of motor aphasia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مکانیسم پاتولوژیک آفازی حرکتی
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo مکانیزم pathologic موتور را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods 10 stroke patients with complete aphasia were treated with language rehabilitation training.
[ترجمه گوگل]Methods10 بیمار سکته مغزی با آفازی کامل با آموزش توانبخشی زبان تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۰ ضربه به بیماران با aphasia کامل با آموزش توان بخشی زبانی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Severity of expressive aphasia varies among patients.
[ترجمه گوگل]شدت آفازی بیانی در بین بیماران متفاوت است
[ترجمه ترگمان]شدت of بیان در میان بیماران متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People with Wernicke's aphasia speak in gibberish and often write constantly.
[ترجمه گوگل]افرادی که مبتلا به آفازی ورنیکه هستند به زبان بیهوده صحبت می کنند و اغلب مدام می نویسند
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به aphasia s به طور مرتب صحبت می کنند و اغلب به طور مداوم می نویسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Relation between cortical lesions and aphasia revealed by DWI:3 patients with global aphasia appeared posterior-temporal lesion, 2 ones appeared anterior-frontal and inferior parietal lesion.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین ضایعات قشر مغز و آفازی نشان داده شده توسط DWI: 3 بیماران مبتلا به آفازی سراسری ضایعه خلفی-گیجگاهی، 2 مورد ضایعه قدامی- فرونتال و پاریتال تحتانی ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]رابطه بین ضایعات غشایی و aphasia توسط DWI نشان داده شد: ۳ بیمار مبتلا به aphasia جهانی ظاهر شدند - lesion temporal، ۲ نفر از lesion قدامی و تحتانی استخوان آهیانه می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. transcortical combined aphasia, and subcortical aphasia syndrome.
[ترجمه گوگل]آفازی ترکیبی transcortical و سندرم آفازی زیر قشری
[ترجمه ترگمان]عدم قدرت aphasia، و سندرم aphasia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There were neither aphasia noted postoperatively, which gave indirect evidence to the accuracy of ISA procedure.
[ترجمه گوگل]هیچ آفازی بعد از عمل مشاهده نشد که شواهد غیرمستقیم دال بر صحت عمل ISA بود
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن ها به نام postoperatively اشاره نشده بودند، که شواهد غیر مستقیم را به دقت روش ISA نشان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Technology has also entered the scenario of aphasia therapy, with computers and mechanical devices that can potentially help aphasic persons to communicate more efficiently.
[ترجمه گوگل]فناوری همچنین وارد سناریوی آفازی درمانی شده است، با رایانه ها و دستگاه های مکانیکی که به طور بالقوه می توانند به افراد مبتلا به آفازی کمک کنند تا ارتباط مؤثرتری برقرار کنند
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی همچنین وارد سناریوی درمان aphasia، با کامپیوتر و دستگاه های مکانیکی شده است که می تواند به طور بالقوه به افراد aphasic کمک کند تا به طور موثر ارتباط برقرار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To observe the speech outcome of global aphasia after treatment.
[ترجمه گوگل]هدف مشاهده پیامد گفتاری آفازی جهانی پس از درمان
[ترجمه ترگمان]هدف برای مشاهده نتیجه سخنرانی of جهانی پس از درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. For many years aphasia therapies were based on early neuroanatomic concepts developed in the 19th century.
[ترجمه گوگل]برای سال‌ها، درمان‌های آفازی مبتنی بر مفاهیم اولیه عصبی آناتومیک بود که در قرن نوزدهم توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]برای چندین سال روش های درمانی بر پایه مفاهیم اولیه neuroanatomic توسعه یافته در قرن ۱۹ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عدم قدرت تکلم (اسم)
aphasia, dysphasia

افازی (اسم)
aphasia

تخصصی

[روانپزشکی] آفازی

انگلیسی به انگلیسی

• impairment or loss of the ability to use and understand words

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A condition that affects speech and language ability due to brain injury 🧠
🔍 مترادف: Speech disorder
✅ مثال: After the stroke, the patient developed aphasia, making it difficult for him to speak clearly.
معنای دوستمون:
ناتوانی در تکلم
MEANING:
Aphasia is a language disorder caused by damage in a specific area of the brain that controls language expression and comprehension. Aphasia leaves a person unable to communicate effectively with others. Many people have aphasia as a result of stroke.
...
[مشاهده متن کامل]

💠 Wendy Williams Diagnosed With Dementia and Aphasia
. . . Daytime TV personality Wendy Williams has been diagnosed with frontotemporal dementia, as well as the language disorder aphasia. The news was announced Thursday in a statement from Williams’ health care team, which you can read in full below.
On behalf of Wendy Williams Hunter, her care team is sharing this very personal update with her cherished fans, friends, and supporters to correct inaccurate and hurtful rumors about her health.

لکنت زبان
✅ واژه: a/phasia ✅ تلفظ واژه: a - FĀ - sia ✅ معادل فارسی و توضیح واژه: آفازی، ناگویی، بدون گفتار، عدم تکلم: کاهش یا نقص در ارتباطات کلامی ✅ اجزاء و عناصر واژه در پزشکی: -
آفازی، ناگویی، بدون گفتار، عدم تکلم: کاهش یا نقص در ارتباطات کلامی
aphasia ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: زبان پریشی
تعریف: از دست رفتن کامل یا جزئی تولید یا درک زبان یا گفتار در نتیجۀ بیماری یا آسیب مغزی
ناتوانی در تکلم
زبان پریشی
نقص جزئی تا کلی در تکلم
مبهم گویی
گویش پریشی

بپرس