apartment

/əˈpɑːrtmənt//əˈpɑːtmənt/

معنی: منزل، اپارتمان
معانی دیگر: آپارتمانی، کاشانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a room or set of rooms used as living space by a single household and usu. located in a building containing a number of such rooms or sets of rooms.
مترادف: flat, rooms
مشابه: abode, condo, condominium, dwelling, home, house, lodging, pad, penthouse, place, residence, room, studio, walkup

- Houses are too expensive in the city, so we're renting an apartment.
[ترجمه 💓💗💗💓💓] خانه ها ی در شهر خیلی گران هستند، بنلبراین ما یک اپارتمان را اجره میکنیم
|
[ترجمه یلدا قلی‌زاده] خانه ها درشهر خیلی گران هستند
|
[ترجمه گوگل] خانه ها در شهر بسیار گران هستند، بنابراین ما یک آپارتمان اجاره می کنیم
[ترجمه ترگمان] خانه ها خیلی گران هستند بنابراین ما یک آپارتمان کرایه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. apartment living
زندگی آپارتمانی

2. an apartment which i now penetrated for the first time
آپارتمانی که اکنون برای نخستین بار وارد آن شدم

3. each apartment has a separate electrical fuse
هر آپارتمان یک فیوز برق جداگانه دارد.

4. her apartment is located in a high-rise
آپارتمان او در یک ساختمان بلند قرار دارد.

5. mehri's apartment is on the sixth floor
آپارتمان مهری در طبقه ی ششم است.

6. the apartment was a big mess
آپارتمان غرق در کثافت بود.

7. a four-room apartment
آپارتمان چهار اتاقه

8. a single-bedroom apartment
آپارتمان یک اتاق خوابه

9. burglars ransacked the apartment
سارقین آپارتمان را غارت کردند.

10. living in an apartment
زندگی کردن در آپارتمان

11. ghodsi had rented her apartment to me
قدسی آپارتمانش را به من اجاره داده بود.

12. they inhabit a small apartment
آنان در آپارتمان کوچکی ساکن هستند.

13. to condemn a cracked apartment house
ساختمان آپارتمان ترک خورده ای را کلنگی اعلام کردن

14. the occupant of the nearby apartment
کسی که در آپارتمان مجاور زندگی می کند.

15. i am fed up with this crummy apartment
از این آپارتمان گند بیزارم.

16. this fan circulates the air throughout the apartment
این پنکه هوا را در تمام آپارتمان به جریان می اندازد.

17. The senator has two homes - an apartment in Washington and a house in Colorado.
[ترجمه گوگل]این سناتور دو خانه دارد - یک آپارتمان در واشنگتن و یک خانه در کلرادو
[ترجمه ترگمان]سناتور دو خانه دارد - آپارتمانی در واشنگتن و خانه ای در کلرادو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The rest of the apartment had fortunately remained unaltered since that time.
[ترجمه گوگل]بقیه آپارتمان خوشبختانه از آن زمان بدون تغییر باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]بقیه آپارتمان از آن زمان تا به حال باقی مانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. They've just built some hideous new apartment blocks on the seafront.
[ترجمه گوگل]آنها به تازگی چند بلوک آپارتمانی جدید وحشتناک در کنار دریا ساخته اند
[ترجمه ترگمان]اونا فقط یه آپارتمان جدید ساخته شدن توی خیابون \"seafront\" ساختن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. We will be renting the apartment for a year.
[ترجمه گوگل]ما آپارتمان را برای یک سال اجاره خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما برای یک سال آپارتمان اجاره می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. He unlocked the door of apartment two and disappeared inside after a backward glance at Larry.
[ترجمه گوگل]او قفل در آپارتمان دو را باز کرد و پس از یک نگاه عقب مانده به لری در داخل ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]او قفل در آپارتمان را باز کرد و پس از یک نگاه به سمت لری ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The apartment is not commodious enough for us.
[ترجمه گوگل]آپارتمان به اندازه کافی برای ما مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]آپارتمان برای ما به اندازه کافی بزرگ نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. He was given a new rent-free apartment.
[ترجمه گوگل]یک آپارتمان جدید بدون اجاره به او داده شد
[ترجمه ترگمان]اون یه آپارتمان مجانی اجاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The apartment house where John lives is five stories high and he lives in one of the upper storeys.
[ترجمه گوگل]خانه آپارتمانی که جان در آن زندگی می کند پنج طبقه است و او در یکی از طبقات بالا زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]آپارتمانی که جان جان در آن زندگی می کند پنج طبقه است و او در یکی از طبقات بالا زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. His apartment is in a really good location.
[ترجمه گوگل]آپارتمان او در موقعیت بسیار خوبی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]آپارتمانش واقعا مکان خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منزل (اسم)
house, abode, accommodation, apartment, hearth, dwelling, habitation, lodging, lodge, destination, hospice, inn, caravan-serai, halting place

اپارتمان (اسم)
apartment, partition, chamber, flat, tenement, suite

انگلیسی به انگلیسی

• flat, living area within a building
an apartment is a flat; used in american english.
an apartment is also one of a set of large rooms used by an important person such as a king, queen, or president.

پیشنهاد کاربران

آپارتمان
در سازمان ها، ادارات یا شرکت ها، به بخش ( فضا ) های کوچکی که با 《پارتیشن》 از یکدیگر جدا شده اند نیز گفته می شود.
در این ادارات، مجموعه ی چند "آپارتمان" [[که وظایف واهداف مشترکی دارند]] را
...
[مشاهده متن کامل]

دِپارتمان department
یا
کُوارتر quarter
می نامند.
.
مثال:
دِپارتمان ِ اداری
دِپارتمان ِ حسابداری
دِپارتمان ِ حقوقی
دِپارتمان ِ داوری
دِپارتمان ِ نقلیه
یا
حوزه مدیریت head quarter
ووو . . .
■ اصطلاحاتِ معادل ِ رایج در پارسی زبانان ( برای این دو واژه ) عبارتند از :
حوزه - شعبه - دائره ( دایره ) - بخش

آپارتمان
مثال: She lives in a small apartment in the city center.
او در یک آپارتمان کوچک در مرکز شهر زندگی می کند.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
( در بریتانیا ) اتاق
( در امریکا ) آپارتمان
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
the principal apartment of the house
اتاق اصلیِ خانه
villa:ویلا
apartment ( عمومی )
واژه مصوب: کاشانه
تعریف: واحد مستقلی در یک ساختمان
apartment= آپارتمان ( آمریکایی )
apartment
واژه ای ایرانی - اروپایی است :
apartment: a - part - ment
a = پیشوند تاکید و فشارندگی و آی پارسی ینی بیا ، بیاور، آور
part = جدا شده ، همر یشه با پَرده ، پاره ، فَرد/ پَرد
ment = پس وند دارندگی همریشه با - مَند پارسی مانند نیازمند ، دردمند. . .
...
[مشاهده متن کامل]

گرته برداری : آپارمَند ، آپَردمند ، آپاره مند ، آپارَکمند، پارمند، پاردمند ، پَردمند

apartments
آپارتمان ها، یاختمان ها

بپرس