• : تعریف: in any way, shape, or manner. • مشابه: anyhow
جمله های نمونه
1. He couldn't finish reading it anywise.
[ترجمه گوگل]دیگر نتوانست خواندن آن را تمام کند [ترجمه ترگمان]نمی توانست خواندن آن را تمام کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Nor is Bob anywise a good neighbor.
[ترجمه گوگل]باب همسایه خوبی نیست [ترجمه ترگمان]باب هم همسایه خوبی نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was not anywise necessary.
[ترجمه گوگل]به هر حال لازم نبود [ترجمه ترگمان]نیازی به این کار نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. No order of the commission, board, or Secretary or judgment of the court to enforce the same shall in anywise relieve or absolve any person from any liability under the antitrust laws.
[ترجمه گوگل]هیچ دستور کمیسیون، هیئت مدیره، یا منشی یا حکم دادگاه برای اجرای آن، به هیچ وجه موجب سلب مسئولیت یا مبرا از هر گونه مسئولیتی بر اساس قوانین ضد انحصار، نخواهد بود [ترجمه ترگمان]هیچ نظم و ترتیبی برای کمیسیون، هیات، یا قضاوت دربار برای اجرای یک سان باید در anywise هر فرد را از هر گونه مسئولیتی در زیر قوانین ضد تراست معاف کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The authors indicated that the importance of botanical gardens in that region should not be anywise neglected, though the number of species of flora in the region is less.
[ترجمه گوگل]نویسندگان بیان کردند که اهمیت باغهای گیاهشناسی در آن منطقه را نباید نادیده گرفت، هرچند تعداد گونههای گیاهی در منطقه کمتر است [ترجمه ترگمان]نویسندگان خاطرنشان کردند که اهمیت باغ های گیاه شناسی در آن منطقه نباید نادیده گرفته شود، اگرچه تعداد گونه های گیاهی در منطقه کم تر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
هیچ (قید)
ever, anything, aught, never, nowise, anywise
ابدا (قید)
nowhere near, nohow, aught, never, nowise, anywise, no, not at all, eternally, whatever
بهیچ وجه (قید)
nohow, anything, nowise, anywise, noway, at all, nix