anything but


(عامیانه) در هر جا، به هر مکان (anywhere هم می گویند)، به هیچ وجه، اصلا

جمله های نمونه

1. Life's too short to be anything but happy.
[ترجمه گوگل]زندگی کوتاه تر از آن است که چیزی جز شادی باشد
[ترجمه ترگمان]زندگی کوتاه تر از آن است که چیزی به جز شاد بودن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Life is too short to be anything but happy.
[ترجمه گوگل]زندگی کوتاه تر از آن است که چیزی جز شادی باشد
[ترجمه ترگمان]زندگی بیش از آن کوتاه است که چیزی جز خوشحالی نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Did you enjoy your holiday?—Anything but.
[ترجمه مهیاوه] از تعطیلات لذت میبرید؟ به هیچ وجه
|
[ترجمه گوگل]آیا از تعطیلات خود لذت بردید؟
[ترجمه ترگمان]از تعطیلی تون لذت می برید؟ هر چیزی غیر از این
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She won't notice anything but what relates to herself.
[ترجمه مهیاوه] او چیزی را متوجه نمیشود مگر انچه به او مربوط است.
|
[ترجمه گوگل]او چیزی جز آنچه به خودش مربوط می شود متوجه نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]او متوجه چیزی نخواهد شد، اما چیزی که برای خودش حکایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I can tell you anything but this.
[ترجمه گوگل]من می توانم هر چیزی به شما بگویم جز این
[ترجمه ترگمان] می تونم چیزی به جز این بهت بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Youth is too short to be anything but crazy.
[ترجمه مهیاوه] جوانی خیلی کوتاه است که چیزی جز دیوانگی باشی
|
[ترجمه گوگل]جوانی کوتاه تر از آن است که چیزی جز دیوانگی باشد
[ترجمه ترگمان]جوانی خیلی کوتاه است که چیزی غیر از جنون باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The problem is anything but easy.
[ترجمه گوگل]مشکل هرچیزیه جز آسان
[ترجمه ترگمان]مشکل کار ساده ای نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She didn't say anything but I could tell from her pout that she wasn't very pleased.
[ترجمه گوگل]او چیزی نگفت اما از تهوعش متوجه شدم که خیلی راضی نیست
[ترجمه ترگمان]او چیزی نگفت، اما من می توانستم از او تعریف کنم که او خیلی خوشحال نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You don't care about anything but yourself and your precious face.
[ترجمه گوگل]به هیچ چیز جز خودت و چهره با ارزشت اهمیت نمی دهی
[ترجمه ترگمان]تو به هیچ چیز جز خودت و چهره precious اهمیت نمیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The hotel was anything but cheap.
[ترجمه Mary.hb] هتل همه چیز بود جز ارزان، ( یعنی گران بود )
|
[ترجمه گوگل]هتل چیزی جز ارزان بود
[ترجمه ترگمان]هتل چیزی جز ارزان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That little boat is anything but safe.
[ترجمه مهیاوه] این قایق کوچک امن نیست ( مفهوم جمله اینه )
|
[ترجمه گوگل]آن قایق کوچک چیزی جز امن است
[ترجمه ترگمان]این قایق کوچک چیزی جز امن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were anything but friendly off-camera, refusing even to take the same lift.
[ترجمه گوگل]آنها هر چیزی جز دوستانه بودن خارج از دوربین بودند و حتی از سوار شدن به همان آسانسور خودداری می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها هر چیزی بودند، اما با دوربین دوست بودند، حتی از برداشتن همان آسانسور خودداری می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was unable to swallow anything but liquids.
[ترجمه گوگل]او قادر به قورت دادن چیزی جز مایعات نبود
[ترجمه ترگمان]او قادر نبود چیزی به جز مایعات قورت بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The hotel was anything but satisfactory.
[ترجمه گوگل]هتل هرچی بود رضایت بخش بود
[ترجمه ترگمان]این هتل چیزی جز رضایت نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• everything except for, anything with the exception of

پیشنهاد کاربران

هرچیزی هست غیر از این
It's anything but
not at all or not in any way
ابداً، به هیچ وجه
She was anything but friendly the last time I saw her
While many within the international community, as well as on the Israeli left, will attempt to portray the announcement as a triumph of democracy, it is anything but
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/anything-but
به هیچ وجه، اصلا
. . . it is anything but
هرگز . . . نیست
همه یا هر چیزی به جز. . . ، همه غیر از،
هرچیزی جز
قطعاً . . . نیست.
not at all
هر چیزی به جز

بپرس