anyone

/ˈeniwən//ˈeniwʌn/

معنی: هر کس، هر چیز، هر شخص معین
معانی دیگر: به هر طریق، در هر صورت، به طور سر هم بندی، شورتی وار، الکی، رجوع شود به: anybody، (عامیانه) با بی دقتی، با شورتی گری، باری به هر جهت، هر یک، هر عدد، هر کدام، هرکس، همه کس، هیچکس

بررسی کلمه

ضمیر ( pronoun )
• : تعریف: any person; anybody.

جمله های نمونه

1. anyone can vote without respect to race or religion
همه می توانند از هر نژاد یا مذهبی که باشند رای بدهند.

2. anyone who criticized the leader was stigmatized as traitor
به هر کسی که از رهبر انتقاد می کرد داغ خیانت می زدند.

3. anyone who dies for his faith and ideas is considered a martyr
هر کسی که به خاطر ایمان و عقیده ی خود کشته شود شهید محسوب می شود.

4. anyone who disagrees with the managers is promptly dismissed
هر کسی که با مدیران مخالفت کند بدون مقدمه اخراج می شود.

5. anyone who finds and brings back my cat will receive a good reward
هرکسی گربه ی مراپیدا کند و بیاورد مژدگانی خوبی دریافت خواهد کرد.

6. does anyone have any objection?
آیا کسی مخالفتی دارد؟

7. does anyone live in that house?
آیا در آن خانه کسی سکونت دارد؟

8. if anyone calls tell them i am sleeping
اگر کسی تلفن زد (به او) بگو من خوابیده ام.

9. if anyone comes they must wait until i wake up
اگر کسی آمد باید صبر کند تا بیدار شوم.

10. they characterize anyone who disagrees with them as a traitor
آنان هرکس را که با آنها مخالف باشد خائن توصیف می کنند.

11. i won't allow anyone to boss me around!
اجازه نمی دهم هیچکس به من تحکم کند!

12. you mustn't tell anyone about this
شما نباید در این باره به کسی بگویید.

13. amoghli's donkey wouldn't let anyone ride him
الاغ عمو قلی نمی گذاشت هیچکس سوارش شود.

14. he used to say: anyone who dislikes mozart is a barbarian
او می گفت: هر که از موتسارت خوشش نمی آید بی فرهنگ است.

15. its enough to drive anyone to the dogs
کافی است که هرکسی را مستاصل کند.

16. she always warmed toward anyone who praised her children
همیشه نسبت به کسانی که از بچه هایش تعریف می کردند ملاطفت می کرد.

17. this dog will bite anyone who comes next to him
این سگ هر کس را که به او نزدیک شود گاز می گیرد.

18. they got married without telling anyone beforehand
آنها بدون آنکه قبلا به کسی بگویند ازدواج کردند.

19. discipline without love rarely straightens out anyone
انضباط بدون محبت به ندرت کسی را اصلاح می کند.

20. god justifies with his goodness and grace anyone who comes to him
خداوند با نیکی و رحمت خود هر کسی را که به او روی آورد مورد عفو قرار می دهد.

21. he likes to pick an argument with anyone
او دوست دارد سر بحث را با هر کسی باز کند.

22. let us not dissect the motives of anyone who does a good deed
بیایید انگیزه های هرکسی را که کار خوبی می کند مورد تجزیه و تحلیل قرار ندهیم.

23. the judge would not be blackmailed by anyone
قاضی به هیچ کس باج سبیل نمی داد.

24. a dictatorial leader who did not listen to anyone
رهبر خودکامه ای که به حرف هیچ کس گوش نمی کرد

25. he gave an emphatic order not to let anyone in
او دستور موکد داد که کسی را راه ندهیم.

26. don't talk to your mother like that, or to anyone else for that matter
با مادرت این طور حرف نزن،با هیچکس دیگر هم این طور حرف نزن !

27. it is a matter that i cannot leave to anyone else's discretion
این چیزی است که من نمی توانم به داوری کسی دیگری واگذار کنم.

28. pride did not allow him to borrow money from anyone
عزت نفس به او اجازه نمی داد از کسی پول قرض کند.

29. you ate your own ice cream; you can't eat anyone else's!
بستنی خودت را خوردی،نمی شود مال دیگری را هم بخوری !

30. this gadget is ruined and of no mortal good to anyone
این دستگاه خراب است و فایده ی قابل تصوری برای هیچ کس ندارد.

31. we made a pact not to tell our secret to anyone
عهد کردیم که راز خود را به کسی نگوییم.

32. ahmad and his clique of poetasters did not pay attention to anyone else
احمد و دار و دسته ی نوچه شاعران او به هیچکس دیگر محل نگذاشتند.

33. the soldiers had cordoned off the neighborhood and would not let anyone pass through
سربازان محله را محاصره کرده و به کسی اجازه ی عبور نمی دادند.

34. let it be known to all that we have no enmity with anyone
بگذار همگان بدانند که ما با کسی دشمنی نداریم.

35. these texts are so occult that they can't be shown to just anyone
این متون آن چنان ویژه ی خواص اند که نمی شود آنها را به همه کس نشان داد.

36. he angrily planted himself in front of the door and did not let anyone get out
او با غضب خود را جلوی در قرار داد و نگذاشت کسی خارج شود.

37. my roommate was a disagreeable, superstitious young man who didn't get along with anyone
هم اتاقی من جوانی بدعنق و خرافاتی بود که با هیچ کس نمی ساخت.

38. she latched onto my son at the party and didn't let him meet anyone else
در مهمانی انگل پسرم شد و نگذاشت او با کس دیگری آشنا شود.

مترادف ها

هر کس (ضمير)
anyone, everyone, everybody

هر چیز (ضمير)
anyone, anything

هر شخص معین (ضمير)
anyone

انگلیسی به انگلیسی

• someone; anybody, somebody
you use anyone or anybody in negative statements, for example with `not' or `never', to say that nobody is present or involved in an action.
you use anyone or anybody in questions and conditional clauses to ask or talk about whether someone is present or doing something.
you also use anyone or anybody to refer to a person or to people in general, when you do not want to say which particular person or people you are referring to.

پیشنهاد کاربران

هر کس / هر کسی
مثال: Is anyone else coming to the party?
آیا هر کس دیگری هم به مهمانی می آید؟
no one
but they use in different contexts
شخص یا هر کس
کس، هیچ کس
هرکس
هر کسی
( جمله منفی و سوالی ) هیچ کسی، کسی_ ( جمله مثبت ) هرکسی، کسی

بپرس