anxiously

/ˈæŋkʃəsli//ˈæŋkʃəsli/

معنی: مشتاقانه، بطور نگران
معانی دیگر: بطورنگران، مشتاقانه

جمله های نمونه

1. we are anxiously awaiting your response
با اشتیاق آمیخته با نگرانی در انتظار پاسخ شما هستیم.

2. He's anxiously awaiting his test results.
[ترجمه گوگل]او مشتاقانه منتظر نتایج آزمایش خود است
[ترجمه ترگمان]مشتاقانه منتظر نتایج امتحانات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nina chewed her lower lip anxiously.
[ترجمه گوگل]نینا با نگرانی لب پایینش را جوید
[ترجمه ترگمان]نی نا با نگرانی لب پایینش را جوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He probed the swelling anxiously with his finger.
[ترجمه گوگل]ورم را با نگرانی با انگشتش بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]با انگشتش swelling را بررسی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "Am I boring you?" she asked anxiously.
[ترجمه گوگل]"حوصلت را سر بردم؟" او با نگرانی پرسید
[ترجمه ترگمان]من تو رو خسته کردم؟ با نگرانی پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We watched anxiously during her descent from the tree.
[ترجمه گوگل]ما در هنگام فرود آمدن او از درخت با نگرانی تماشا کردیم
[ترجمه ترگمان]با نگرانی در حین فرود آمدن او از درخت، با نگرانی به او نگاه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She is anxiously awaiting a decision on her future.
[ترجمه گوگل]او مشتاقانه منتظر تصمیمی در مورد آینده خود است
[ترجمه ترگمان]او با نگرانی منتظر تصمیم آینده اش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Daniel was shifting anxiously from foot to foot.
[ترجمه گوگل]دنیل با نگرانی از پا به پا دیگر جابجا می شد
[ترجمه ترگمان]دانیل از پای پیاده به زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The shipwrecked sailor scanned the horizon anxiously every morning.
[ترجمه گوگل]ملوان غرق شده هر روز صبح افق را با نگرانی اسکن می کرد
[ترجمه ترگمان]کشتی شکسته ای هر روز صبح با نگرانی افق را نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She read through the casualty list anxiously.
[ترجمه گوگل]او با نگرانی فهرست قربانیان را خواند
[ترجمه ترگمان]او با نگرانی فهرست را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is anxiously watching for his friend.
[ترجمه گوگل]او با نگرانی مراقب دوستش است
[ترجمه ترگمان]با نگرانی به دوستش نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She looked up anxiously as he came in.
[ترجمه گوگل]وقتی او وارد شد، با نگرانی به بالا نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد شد، با نگرانی سرش را بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She kept looking anxiously at her watch.
[ترجمه گوگل]او همچنان با نگرانی به ساعتش نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]او با نگرانی به ساعتش نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Residents are anxiously awaiting a decision.
[ترجمه گوگل]ساکنان بی صبرانه منتظر تصمیم هستند
[ترجمه ترگمان]ساکنان با نگرانی منتظر تصمیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مشتاقانه (قید)
anxiously, intensively

بطور نگران (قید)
anxiously

انگلیسی به انگلیسی

• fearfully, worriedly; eagerly, zealously

پیشنهاد کاربران

با نگرانی. با اضطراب. با تشویش
مثال:
Ma anxiously twisted a handkerchief
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : anxiety
✅️ صفت ( adjective ) : anxious
✅️ قید ( adverb ) : anxiously
مشتاقانه
مضطرب
با نگرانی
با اضطراب
با نگرانی

بپرس