1. Sudden anuresis was the main feature of arterial thrombosis, while venous thrombosis was characterized by sudden anuresis and renal graft pain even graft rupture.
[ترجمه گوگل]بیاشتهایی ناگهانی ویژگی اصلی ترومبوز شریانی بود، در حالی که ترومبوز وریدی با بیاشتهایی ناگهانی و درد پیوند کلیه حتی پارگی پیوند مشخص میشد
[ترجمه ترگمان]anuresis ناگهانی ویژگی اصلی شریانی بودن شریانی بود، در حالی که thrombosis وریدی، با anuresis ناگهانی و درد پیوند کلیه، حتی گسیختگی پیوند، مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Besides, no anuresis or edema which indicates acute renal insufficiency occurred in these patients.
[ترجمه گوگل]ضمناً در این بیماران بی اشتهایی یا ادمی که نشان دهنده نارسایی حاد کلیوی باشد رخ نداده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هیچ anuresis یا edema که نشان دهنده نارسایی حاد کلیوی در این بیماران است وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. When the illness is very serious, can erupt simultaneously end fails circularly or acute kidney function fails, appear little make water even anuresis .
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیماری بسیار جدی است، می تواند به طور همزمان فوران کند، به طور دایره ای از کار می افتد یا عملکرد حاد کلیه از کار می افتد، به نظر می رسد کمی آب و حتی بی اشتهایی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این بیماری بسیار جدی است، می تواند به طور هم زمان فوران کند، به طور همزمان عمل کند و یا عملکرد kidney حاد با شکست مواجه شود، به نظر نمی رسد که آب کمی آب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Be like by blood transfusion undeserved cause haemolysis sex to react, see little make water, anuresis and exhaustion of acute kidney function.
[ترجمه گوگل]مانند انتقال خون ناشایست باعث همولیز جنس به واکنش نشان می دهد، کمی آب، بی اشتهایی و خستگی عملکرد کلیه حاد
[ترجمه ترگمان]تعصب انتقال خون باعث می شود که سکس haemolysis واکنش نشان دهد و کمی آب، مرطوب کننده و خستگی از عملکرد حاد کبد ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Benign Prostatic Hyperplasia is a common disease among the aging male, which characterised by dysuria or even anuresis.
[ترجمه گوگل]هیپرپلازی خوش خیم پروستات یک بیماری شایع در میان مردان سالخورده است که با سوزش ادرار یا حتی بی اشتهایی مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]Benign Prostatic Hyperplasia یک بیماری شایع در میان مرد سالخورده است که توسط dysuria یا حتی anuresis شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Will nearly one year appear double lower limbs is faint, walk flabby, but anuresis obstacle.
[ترجمه گوگل]آیا نزدیک به یک سال به نظر می رسد دو اندام تحتانی ضعیف است، راه رفتن شل، اما مانع بی اشتهایی است
[ترجمه ترگمان]ویل تقریبا یک سال قد و قامت تر به نظر می رسد، ضعیف و وارفته است، اما مانعی در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The operation gets used to disease to still include the case such as the canceration that the anuresis of acute block sex or little make water, pus kidney that does not have a function, stone causes.
[ترجمه گوگل]این عمل به بیماری عادت می کند تا همچنان مواردی را شامل شود مانند سرطانی که بی اشتهایی حاد بلوک جنسی یا کم آب می کند، کلیه چرک که کار نمی کند، سنگ ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این عملیات برای بیماری مورد استفاده قرار می گیرد که هنوز شامل موارد زیر است: the که the از جنس block حاد و یا آب مصنوعی کوچک، یا کلیه pus که تابعی از عوامل سنگی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید