1. he is always antsy before the examinations
همیشه پیش از امتحانات کک به تنبانش می افتد.
2. I always get antsy about meeting my husband's boss.
[ترجمه گوگل]من همیشه از ملاقات با رئیس شوهرم عصبانی می شوم
[ترجمه ترگمان]من همیشه نگران دیدار رئیس شوهرم هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من همیشه نگران دیدار رئیس شوهرم هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Within months, says Friedman, " we were antsy. "
[ترجمه گوگل]فریدمن میگوید ظرف چند ماه ما عصبانی بودیم
[ترجمه ترگمان]فریدمن گفت: \" در عرض چند ماه، ما antsy بودیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فریدمن گفت: \" در عرض چند ماه، ما antsy بودیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't get antsy, kids. We'll reach the amusement park soon.
[ترجمه گوگل]بچه ها عصبانی نشوید به زودی به شهربازی می رسیم
[ترجمه ترگمان] نگران نباش، بچه ها به زودی به پارک تفریحی می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نگران نباش، بچه ها به زودی به پارک تفریحی می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Kathleen was more antsy . She was always looking for a little more adventure.
[ترجمه گوگل]کاتلین عصبانی تر بود او همیشه به دنبال ماجراجویی کمی بیشتر بود
[ترجمه ترگمان] کاتلین \"بیشتر بی قراری می کرد\" اون همیشه دنبال یه ماجراجویی دیگه می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کاتلین \"بیشتر بی قراری می کرد\" اون همیشه دنبال یه ماجراجویی دیگه می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't antsy, kids. We'll reach the amusement park soon.
[ترجمه گوگل]بچه ها عصبانی نشوید به زودی به شهربازی می رسیم
[ترجمه ترگمان] نگران نباش، بچه ها به زودی به پارک تفریحی می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نگران نباش، بچه ها به زودی به پارک تفریحی می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Judy : Your anorexia theory makes me antsy. Will you please stop?
[ترجمه گوگل]جودی: نظریه بی اشتهایی شما مرا عصبانی می کند لطفا توقف می کنید؟
[ترجمه ترگمان] نظریه anorexia باعث ناراحتی من میشه میشه بس کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نظریه anorexia باعث ناراحتی من میشه میشه بس کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the meantime, China itself is becoming more antsy about foreign involvement in the financial sector.
[ترجمه گوگل]در این میان، خود چین نسبت به دخالت خارجی در بخش مالی عصبانی تر شده است
[ترجمه ترگمان]در همین حال، خود چین در مورد مشارکت خارجی در بخش مالی بیشتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در همین حال، خود چین در مورد مشارکت خارجی در بخش مالی بیشتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She's always so antsy.
[ترجمه گوگل]اون همیشه خیلی عصبانیه
[ترجمه ترگمان]او همیشه بی قرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او همیشه بی قرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Obama camp antsy.
[ترجمه گوگل]بدخواهان اردوگاه اوباما
[ترجمه ترگمان]اردوگاه اوباما مضطرب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اردوگاه اوباما مضطرب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was a long drive and the children started to get antsy.
[ترجمه گوگل]رانندگی طولانی بود و بچه ها شروع به عصبانی شدن کردند
[ترجمه ترگمان]این یک حرکت طولانی بود و بچه ها شروع به دست پاچه شدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک حرکت طولانی بود و بچه ها شروع به دست پاچه شدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. After waiting around for so long, Paul started to antsy.
[ترجمه گوگل]پس از مدتها انتظار، پل شروع به عصبانیت کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی سکوت، پل دست پاچه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی سکوت، پل دست پاچه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I hope Katy calls soon. Just sitting around and waiting is making me antsy.
[ترجمه گوگل]امیدوارم کیتی زودتر زنگ بزنه همین دور هم نشستن و منتظر ماندن مرا عصبانی می کند
[ترجمه ترگمان]امیدوارم \"کیتی\" به زودی زنگ بزنه فقط نشستن و انتظار کشیدن من رو خسته می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امیدوارم \"کیتی\" به زودی زنگ بزنه فقط نشستن و انتظار کشیدن من رو خسته می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید