antrum

/ˈæntrəm//ˈæntrəm/

(کالبد شناسی) پوکی (به ویژه حفره ی درون استخوان)، کاواکی، کاواکی استخوان، سراچه، سینوس، غار بزرگ، مغاره، طب حفره های بدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: antra
مشتقات: antral (adj.)
• : تعریف: a cavity within a bone, such as the pair of sinuses in the upper jaw that open into the nose.

جمله های نمونه

1. Six mucosal biopsy specimens were taken from the antrum and four from both the corpus and fundus of the stomach.
[ترجمه گوگل]شش نمونه بیوپسی مخاطی از آنتروم و چهار نمونه از هر دو جسم و فوندوس معده گرفته شد
[ترجمه ترگمان]نمونه برداری شش نمونه از the و four از هر دو پیکره زبانی و fundus معده به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Materials and methods Three biopsies of the gastric antrum were taken in 94 random patients referred for routine gastroscopy.
[ترجمه گوگل]مواد و روش‌ها سه بیوپسی از آنتروم معده در 94 بیمار به‌طور تصادفی که برای گاستروسکوپی روتین مراجعه کرده بودند، گرفته شد
[ترجمه ترگمان]مواد و روش ها سه نمونه برداری از the شکمی در ۹۴ بیمار تصادفی که برای gastroscopy روتین به کار برده شدند، گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Electrocardiogram: Antrum sex arrhythmia, arrange Zhong Xiang dislocation. Is there a problem?
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگرام: آریتمی جنسی آنتروم، دررفتگی ژونگ شیانگ را ترتیب دهید آیا مشکلی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]بی نظمی جنسی بی نظمی ضربان قلب، ترتیب dislocation رو بده مشکلی هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Where can treat antrum cancer excuse me?
[ترجمه گوگل]کجا می توان سرطان آنتروم را معالجه کرد؟
[ترجمه ترگمان]جایی که میتونه سرطان هارو درمان کنه منو ببخشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusions Peroxyacetic acid causes chemical burn to gastric antrum in addition to esophagus.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اسید پراکسی استیک علاوه بر مری باعث سوختگی شیمیایی آنتروم معده می شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اسید Peroxyacetic باعث سوختن مواد شیمیایی به antrum می شود علاوه بر مری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. See inside vitreous body antrum floating countless white globose or dish state small system, be like ethereal numerous star.
[ترجمه گوگل]داخل آنتروم بدن زجاجیه را مشاهده کنید که تعداد بی شماری گلوبوس سفید یا سیستم کوچک حالت ظرف شناور است، مانند ستاره های متعدد اثیری باشید
[ترجمه ترگمان]در داخل بدن vitreous مشاهده کنید که globose سفید بیشماری در حال شناور شدن هستند و یا منظومه شمسی کوچک، مانند یک ستاره بیشمار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Before female physiology is periodic because of pelvic antrum hyperaemia, uterus greatens oppress lower limbs, influence blood circulates and cause oedema.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه فیزیولوژی زنانه به دلیل پرخونی آنتروم لگن دوره ای باشد، رحم اندام تحتانی را تحت تأثیر قرار می دهد، بر گردش خون تأثیر می گذارد و باعث ادم می شود
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه فیزیولوژی زن به خاطر لگن antrum hyperaemia متناوب، به طور متناوب به دست آید، رحم به اعضای پایین تر نفوذ می کند، و خون را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث oedema می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Use 6 ? of palace antrum radium therapy or cobaltic ? commonly 0 radiative cure, can destroy ovarian function, make different inside film is atrophic.
[ترجمه گوگل]استفاده از 6 رادیوم درمانی قصر آنتروم یا کبالتیک؟ معمولا 0 درمان تابشی، می تواند عملکرد تخمدان را از بین ببرد، داخل فیلم متفاوت آتروفیک است
[ترجمه ترگمان]۶؟ از جمله: antrum، radium، or؟ به طور معمول ۰ درمان تابشی، می تواند تابع تخمدان را از بین ببرد، که در داخل فیلم متفاوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sometimes the blood inside antrum antrum is caky and form thrombus, thrombus but stone of vein of calcic melt into.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات خون داخل آنتروم آنتروم کک است و ترومبوز تشکیل می دهد، ترومبوز اما سنگ ورید کلسیک ذوب می شود
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات خون درون antrum antrum شکل می گیرد و thrombus، thrombus، و سنگ رگه of را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The complication : nose conglutination 12 cases, antrum jaws atresia 3 cases, post operation hemorrhage 2 cases.
[ترجمه گوگل]عارضه: انگلوتیناسیون بینی 12 مورد، آترزی فک آنتروم 3 مورد، خونریزی بعد از عمل 2 مورد
[ترجمه ترگمان]این عوارض عبارتند از: بینی، ۱۲ مورد، antrum فک، ۳ مورد، پس از خونریزی در ۲ مورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On presentation, the thickened collagen distribution in the antrum and body was variably patchy and diffuse.
[ترجمه گوگل]در ارائه، توزیع کلاژن ضخیم در آنتروم و بدن به طور متغیر تکه تکه و منتشر بود
[ترجمه ترگمان]در معرفی، توزیع کلاژن غلیظ در the و بدن به طور متغیر تکه تکه و پراکنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Articulatory antrum a few accumulating fluid, how to treat.
[ترجمه گوگل]آنتروم مفصلی چند مایع تجمع یافته، نحوه درمان
[ترجمه ترگمان]Articulatory چند قطره روغن و نحوه برخورد با آن ها را توجیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sluggish of antrum room block of provisionality sees at vagus tension heighten.
[ترجمه گوگل]بلوک موقتی اتاق آنتروم تنبل در تنش واگ افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]کند شدن بلوک antrum در provisionality شاهد تشدید تنش های vagus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In addition, bile duct antrum but outspread.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، آنتروم مجرای صفراوی اما گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]به علاوه مجرای صفرا بیش از پیش باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] آنتروم، حفره .
[دندانپزشکی] سینوس ماکزیلاری، به سینوس فکی گفته می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• hollow space, cavity (anatomy)

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : antrum ✅ تلفظ واژه: AN - trum ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: اطاقک ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : antr/o
پایینترین قسمت شکم
آنتروم:بخشی از معده که قبل از قسمت کانال پیلوری قرار دارد

بپرس