antithetical

/ˌæntəˈθetɪkl̩//ˌæntɪˈθetɪkl̩/

معنی: متضاد، پادگذارهای، دارای ضد و نقیض
معانی دیگر: نقطه ی مخالف، مغایر، وابسته به پادنهاد (تضاد یا تباین)، پادنهشتی، پادنهشی، دارای ضد و نقی­

جمله های نمونه

1. killing is antithetical to my beliefs
آدمکشی با اعتقادات من مغایرت دارد.

2. Their priorities are antithetical to those of environmentalists.
[ترجمه گوگل]اولویت‌های آن‌ها با اولویت‌های محیط‌بانان مخالف است
[ترجمه ترگمان]اولویت های آن ها با طرفداران محیط زیست گرایان در تضاد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This violence is completely antithetical to the teaching of the church.
[ترجمه گوگل]این خشونت کاملاً در تضاد با آموزه های کلیسا است
[ترجمه ترگمان]این خشونت کاملا با آموزه های کلیسا در تضاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A culture of violence is antithetical to the church's traditional teaching.
[ترجمه گوگل]فرهنگ خشونت در تضاد با آموزه های سنتی کلیسا است
[ترجمه ترگمان]فرهنگ خشونت با آموزه های سنتی کلیسا در تضاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A powerful outside conqueror can hold antithetical groups together.
[ترجمه گوگل]یک فاتح قدرتمند بیرونی می تواند گروه های متضاد را کنار هم نگه دارد
[ترجمه ترگمان]یک فاتح بیرون قدرتمند می تواند با هم در تضاد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Oddly enough, these two traditions are not antithetical.
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی عجیب، این دو سنت متضاد نیستند
[ترجمه ترگمان]عجیب است که این دو سنت در تناقض نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ishmael, consequently, also investigates the antithetical approach, the method of pure subjective perception.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، اسماعیل رویکرد متضاد، روش ادراک ذهنی ناب را نیز بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اسماعیل همچنین درباره رویکرد antithetical، روش ادراک ذهنی خالص، تحقیق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Trading on rumors, hunches or fears is antithetical to investing.
[ترجمه گوگل]داد و ستد بر اساس شایعات، گمان ها یا ترس ها در تضاد با سرمایه گذاری است
[ترجمه ترگمان]تجارت شایعات، ترس و وحشت در تضاد با سرمایه گذاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is nothing more antithetical to the American ideal than growing old.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز متضادتر از پیر شدن با آرمان آمریکایی نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در تضاد با ایده آل آمریکایی نسبت به پیر شدن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This antithetical couplet is my father's handwriting.
[ترجمه گوگل]این دوبیتی متضاد دستخط پدرم است
[ترجمه ترگمان]این خط antithetical خط پدرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sloan: Well, that conception is antithetical to science.
[ترجمه گوگل]اسلون: خوب، این تصور در تضاد با علم است
[ترجمه ترگمان] خب، این مفهوم رو به علم تبدیل میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. During the spring festival, I wrote an antithetical couplet and hung it on my door.
[ترجمه گوگل]در جشن بهار، دوبیتی ضد و نقیض نوشتم و به در خانه آویزان کردم
[ترجمه ترگمان]در طول جشن بهار، یک شعر antithetical نوشتم و آن را روی در گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Higher-order antithetical couplets synchronization of gravity wave equation with the primary soud.
[ترجمه گوگل]همگام سازی دوبیتی های متضاد مرتبه بالاتر معادله موج گرانشی با صدای اولیه
[ترجمه ترگمان]order Higher در تضاد با معادله موج جاذبه با the اولیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In terms of EMRs, we now have two antithetical requirements.
[ترجمه گوگل]از نظر EMR ها، ما اکنون دو الزام متضاد داریم
[ترجمه ترگمان]در مورد EMRs، ما اکنون دو الزامات متضاد را داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متضاد (صفت)
antithetic, antithetical, polar

پادگذارهای (صفت)
antithetic, antithetical

دارای ضد و نقیض (صفت)
antithetic, antithetical

انگلیسی به انگلیسی

• contrary, opposed, involving antithesis

پیشنهاد کاربران

مثال؛
Their political views are antithetical to mine.
In a discussion about fashion, one might say, “His style is antithetical to the current trends. ”
A person describing two conflicting opinions might say, “The two arguments are antithetical to each other. ”
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : antithesis
✅️ صفت ( adjective ) : antithetical
✅️ قید ( adverb ) : antithetically
Racism is antithetical to Imam zamans personality and he loves all of the people in the world 🌎
نژادپرستی در تضاد با شخصیت امام زمان است و او همه مردم جهان را دوست دارد
کاملا متضاد
In fact, after a careful reading of the
self - enhancement literature, one might argue that humility is quite anti
thetical with human nature.
فروتنی، در تضاد کامل با ماهیت انسان است

بپرس