antiracism

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of racism.

جمله های نمونه

1. Appendix C shows the anti-racism statement together with an extract from one such guidance paper on dealing with racist clients.
[ترجمه گوگل]ضمیمه C بیانیه ضد نژادپرستی را همراه با عصاره ای از یکی از این مقاله های راهنمایی در مورد برخورد با مشتریان نژادپرست نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ضمیمه ج، بیانیه مبارزه با نژادپرستی را با یک عصاره از یک چنین مقاله ای در خصوص ارتباط با مشتریان نژاد پرست نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Antiracism seems very comfortable with this idea of blacks as victims.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد ضد نژادپرستی با این ایده که سیاه پوستان قربانی می شوند بسیار راحت است
[ترجمه ترگمان]Antiracism با این ایده سیاه پوستان به عنوان قربانیان بسیار راحت به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Multicultural and anti-racism training will also increase confidence in the police among minority ethnic communities.
[ترجمه گوگل]آموزش چند فرهنگی و ضد نژادپرستی همچنین باعث افزایش اعتماد به پلیس در میان جوامع اقلیت قومی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]آموزش چند فرهنگی و ضد نژادپرستی نیز اعتماد به پلیس بین جوامع نژادی اقلیت را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His chief political baggage consisted of a violent antiracism.
[ترجمه گوگل]توشه سیاسی اصلی او شامل یک ضد نژادپرستی خشونت آمیز بود
[ترجمه ترگمان]baggage سیاسی او شامل یک antiracism خشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Apart from their conceit, these diverse yet inter-dependent groupings share a statist conception of antiracism.
[ترجمه گوگل]این گروه‌های متنوع و در عین حال وابسته به یکدیگر، جدای از خودپسندی خود، یک مفهوم دولت‌گرایانه از ضد نژادپرستی مشترک دارند
[ترجمه ترگمان]به غیر از conceit، این گروه بندی های متنوع و در عین حال به هم وابسته، مفهوم statist از antiracism را به اشتراک می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is certain that we have to devise ways to move beyond antiracism as it is presently constituted.
[ترجمه گوگل]مسلم است که ما باید راه‌هایی برای عبور از ضد نژادپرستی آنطور که در حال حاضر تشکیل شده است ابداع کنیم
[ترجمه ترگمان]مسلم است که ما باید روش هایی را ابداع کنیم تا فراتر از antiracism حرکت کنیم چون در حال حاضر تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This will be politically difficult, but since Obama's victory, dozens of French black advocacy groups and antiracism associations are rising and asking for that change.
[ترجمه گوگل]این از نظر سیاسی دشوار خواهد بود، اما از زمان پیروزی اوباما، ده‌ها گروه حامی سیاه‌پوستان و انجمن‌های ضد نژادپرستی در فرانسه برخاسته‌اند و خواهان تغییر هستند
[ترجمه ترگمان]این کار از لحاظ سیاسی دشوار خواهد بود، اما از زمان پیروزی اوباما، ده ها گروه حامی سیاه فرانسوی و اتحادیه های کارگری در حال افزایش هستند و خواستار تغییر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

نژادپرستی ستیزانه
نژادپرستی سایر
ضدنژادپرستانه
ضد نژادپرستی