1. However antipodal, these two companies are sharing each other culture, and still held respective distinctive office.
[ترجمه گوگل]با این حال، این دو شرکت در فرهنگ یکدیگر شریک هستند و همچنان دارای دفتر متمایزی هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در نقطه مقابل، این دو شرکت فرهنگ دیگری را به اشتراک می گذارند و هنوز هم اداره متمایز خود را در دست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، در نقطه مقابل، این دو شرکت فرهنگ دیگری را به اشتراک می گذارند و هنوز هم اداره متمایز خود را در دست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The two polar nuclei move from antipodal end to micropylar end before sperm releasing in a gap between egg cell and central cell and subsequently taking off cytoplasm one after another.
[ترجمه گوگل]دو هسته قطبی قبل از اینکه اسپرم در شکافی بین سلول تخمک و سلول مرکزی آزاد شود و متعاقباً سیتوپلاسم را یکی پس از دیگری خارج کند، از انتهای پادپای به انتهای میکروپیلار حرکت میکنند
[ترجمه ترگمان]هسته قطبی از قطب مخالف تا انتهای micropylar حرکت می کند قبل از اینکه اسپرم در حفره ای بین سلول تخمک و سلول مرکزی رها شود و متعاقبا سیتوپلاسم یکی پس از دیگری جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هسته قطبی از قطب مخالف تا انتهای micropylar حرکت می کند قبل از اینکه اسپرم در حفره ای بین سلول تخمک و سلول مرکزی رها شود و متعاقبا سیتوپلاسم یکی پس از دیگری جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The concept of antipodal embryo and the relationship of antipodal apogamy with endosperm are discussed.
[ترجمه گوگل]مفهوم جنین پادپا و رابطه آپوگامی پادپا با آندوسپرم مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مفهوم جنین از طرف مقابل و رابطه قطب مخالف با endosperm مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مفهوم جنین از طرف مقابل و رابطه قطب مخالف با endosperm مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The 3 antipodal cells disappeared as the process of double fertilization.
[ترجمه گوگل]3 سلول پادپایی به عنوان فرآیند لقاح مضاعف ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]سلول های قطب مخالف به عنوان فرآیند لقاح دوگانه ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سلول های قطب مخالف به عنوان فرآیند لقاح دوگانه ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Three nuclei differentiate into the antipodal cells.
[ترجمه گوگل]سه هسته به سلول های پاد پا تمایز می یابند
[ترجمه ترگمان]سه هسته به سلول های antipodal تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سه هسته به سلول های antipodal تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But your woman antipodal however.
[ترجمه گوگل]اما زن شما ضد پود است
[ترجمه ترگمان]اما با این حال، زن شما مستقیما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما با این حال، زن شما مستقیما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. However the fact antipodal however.
[ترجمه گوگل]با این حال این واقعیت ضد پا
[ترجمه ترگمان]با این حال، در واقع، قطب مخالف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، در واقع، قطب مخالف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The mature embryo sac contains an egg apparatus, a central cell and three antipodal cells.
[ترجمه گوگل]کیسه جنین بالغ شامل یک دستگاه تخمک، یک سلول مرکزی و سه سلول پادپا است
[ترجمه ترگمان]کیسه جنین بالغ حاوی یک دستگاه تخم مرغ، یک سلول مرکزی و سه سلول مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کیسه جنین بالغ حاوی یک دستگاه تخم مرغ، یک سلول مرکزی و سه سلول مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The foundational cell of this amplifier is a double antipodal flexible substrate integrated waveguide (FSIW) including symmetrical dove-tail taper transition structure.
[ترجمه گوگل]سلول پایه این تقویت کننده یک موجبر یکپارچه بستر منعطف دو پادپایی (FSIW) شامل ساختار انتقال مخروطی دم کبوتری متقارن است
[ترجمه ترگمان]هسته بنیادی این تقویت کننده، یک موجبر شانه ای دو جداره انعطاف پذیر (FSIW)است که شامل ساختار گذار نرم دم کبوتر متقارن (tail)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هسته بنیادی این تقویت کننده، یک موجبر شانه ای دو جداره انعطاف پذیر (FSIW)است که شامل ساختار گذار نرم دم کبوتر متقارن (tail)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Using waveguide as input port, inside the waveguide we adopt a double antipodal fin-line transition, by adding tray and E-T junction, we can adjust the amount of the branches to get more power output.
[ترجمه گوگل]با استفاده از موجبر به عنوان درگاه ورودی، در داخل موجبر یک انتقال خط باله پادپای دوتایی اتخاذ میکنیم، با افزودن سینی و اتصال E-T، میتوانیم مقدار شاخهها را تنظیم کنیم تا توان خروجی بیشتری داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از موجبر به عنوان درگاه ورودی، در داخل موج بر یک گذار دوگانه مخالف با اضافه کردن سینی و نقطه اتصال E - T استفاده می کنیم، می توانیم مقدار شاخه ها را برای بدست آوردن خروجی قدرت بیشتر تنظیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از موجبر به عنوان درگاه ورودی، در داخل موج بر یک گذار دوگانه مخالف با اضافه کردن سینی و نقطه اتصال E - T استفاده می کنیم، می توانیم مقدار شاخه ها را برای بدست آوردن خروجی قدرت بیشتر تنظیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید