antijamming

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of jamming.

تخصصی

[برق و الکترونیک] پاداخلال روش های فعال و غیر فعال برای حذف یا کمینه ساختن اخلال عمدی یا تداخل با باندهای رادیویی و راداری از سوی دشمن .

انگلیسی به انگلیسی

• preventing intentional interference in radio signals
action of preventing intentional interference in radio signals

پیشنهاد کاربران

بپرس