antifebrile

/ˌæntiːˈfiːbrəl//ˈæntɪˈfiːbraɪl/

(داروسازی) داروی تب بر، تب بر

جمله های نمونه

1. I'm sure an antifebrile injection will bring your fever down in no time.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که تزریق ضد تب تب شما را در کوتاه ترین زمان کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که تزریق antifebrile در هیچ موقع تب تو رو پایین میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Answer when high fever seasonable and antifebrile .
[ترجمه گوگل]جواب تب بالا فصلی و ضد تب
[ترجمه ترگمان]جواب بدین: وقتی که تب بالا می رود و وقت تلف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To compare the antifebrile effects of ethanol extracts of cyperus tuber before and after microcapsulization.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثرات ضد تب عصاره اتانولی غده سیپروس قبل و بعد از میکروکپسولیزاسیون
[ترجمه ترگمان]هدف: مقایسه اثرات antifebrile ناشی از اتانول cyperus قبل و بعد از microcapsulization
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To compare the antifebrile effects of ethanol extracts of cyperus tuber before and after microcapsulization.
[ترجمه گوگل]مقایسه اثرات ضد تب عصاره اتانولی غده سیپروس قبل و بعد از میکروکپسولیزاسیون
[ترجمه ترگمان]برای مقایسه اثرات antifebrile اتانول از cyperus قبل و بعد از microcapsulization
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results With the compatibility of both injections, the antifebrile effect decreased and slowed down, and the abnormal toxicity increased.
[ترجمه گوگل]نتایج با سازگاری هر دو تزریق، اثر ضد تب کاهش و کاهش یافت و سمیت غیر طبیعی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج با سازگاری هر دو روش تزریق کاهش یافت و کاهش یافت و سمیت غیرطبیعی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion: The abuse of antibiotic, hormone, antifebrile is common in the outpatients, and the use of drug in the outpatients should be more properly adminstrated.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: مصرف آنتی‌بیوتیک، هورمون، ضد تب در بیماران سرپایی شایع است و مصرف دارو در بیماران سرپایی باید به‌درستی انجام شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: سو استفاده از آنتی بیوتیک، هورمون، antifebrile در بیماران سرپایی متداول است و استفاده از دارو در بیماران سرپایی باید به درستی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To explore the antifebrile effects and changes of toxicity after compatibility of both compound isatis leaf injection and compound amidopyrine injection.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات ضد تب و تغییرات سمیت پس از سازگاری هر دو ترکیب تزریق برگ ایساتیس و تزریق آمیدوپیرین ترکیب
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات جانبی و تغییرات سمیت پس از سازگاری با تزریق برگ isatis و تزریق amidopyrine مرکب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective:To observe the pharmacodynamic effects of Anti-infection antifebrile capsule.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثرات فارماکودینامیک کپسول ضد تب ضد عفونت
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثرات منفی کپسول ضد عفونت کپسول ضد عفونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Each of the spicy pot bottom have a variety to relieve summer heat antifebrile formula and let you eat to can't ascend fire, either in summer, it is more likely to heartily enjoy a spicy delicacy!
[ترجمه گوگل]هر یک از ته دیگ های تند دارای فرمول ضد تب برای تسکین گرمای تابستان هستند و به شما اجازه می دهند تا از آتش بالا نروید، یا در تابستان، بیشتر احتمال دارد که از یک غذای تند لذت ببرید!
[ترجمه ترگمان]هر کدام از قسمت های تند آب خیار برای تسکین دادن شیر خشک تابستان، تنوعی دارند و به شما اجازه می دهند که در تابستان آتش بالا داشته باشید، یا در تابستان، به احتمال زیاد از صمیم قلب از آن لذت ببرید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Darling has a fever, besides eat should beyond what idea to still have quickly antifebrile?
[ترجمه گوگل]عزیزم تب داره، علاوه بر غذا خوردن باید فراتر از چه ایده ای هنوز سریع ضد تب داشته باشه؟
[ترجمه ترگمان]عزیزم، در غیر این صورت غذا خوردن هم تب دارد، غیر از چیزی که فکرش را بکنید، باز هم باید عجله کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Summer, is dot calorific what is there is good method antifebrile?
[ترجمه گوگل]تابستان، آیا نقطه کالری وجود دارد روش خوب ضد تب چیست؟
[ترجمه ترگمان]تابستان، نقطه شروع است و روش خوبی برای antifebrile وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion: NRQ can evidently reduce the body temperature of patients after brain tumor operation, its antifebrile effect is irrelevant to the kind of tumor being glioma or meningioma.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: NRQ به وضوح می‌تواند دمای بدن بیماران را پس از عمل تومور مغزی کاهش دهد، اثر ضد تب آن به نوع تومور که گلیوم یا مننژیوم است بی‌ربط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: NRQ می تواند دمای بدن بیمار را بعد از عملیات تومور مغزی کاهش دهد، اثر antifebrile آن به نوع تومور که glioma یا meningioma است، بی ربط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods Chemical irritants were used to make the rabbit fever and then antifebrile experiment was made .
[ترجمه گوگل]روش‌ها برای ایجاد تب خرگوش از محرک‌های شیمیایی استفاده شد و سپس آزمایش ضد تب انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش های عوامل شیمیایی موثر برای ایجاد تب خرگوش و سپس آزمایش antifebrile مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Does darling fall ill have a fever with what method antifebrile the fastest best?
[ترجمه گوگل]ایا عزیزم پاییز با چه روشی سریعتر تب می کند؟
[ترجمه ترگمان]عزیزم، آیا عاشق این است که با چه روشی سریع ترین راه را به بهترین نحو ممکن از دست می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reduces fever

پیشنهاد کاربران

ضد تب
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس