antiemetic

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of emetic.

جمله های نمونه

1. Stop therapy if side-effects are severe and seek medical assistance Give prescribed anti-emetics.
[ترجمه گوگل]در صورت شدید بودن عوارض جانبی، درمان را متوقف کنید و به دنبال کمک پزشکی باشید
[ترجمه ترگمان]اگر عوارض جانبی شدید هستند درمان را رها کنید و به دنبال کمک پزشکی باشید Give تجویز شده تجویز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Analgesic and anti-emetic drugs had been prescribed.
[ترجمه گوگل]داروهای مسکن و ضد استفراغ تجویز شده بود
[ترجمه ترگمان]داروهای Analgesic و anti تجویز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Metoclopramide is the antiemetic drug of choice in pregnancy in several European countries.
[ترجمه گوگل]متوکلوپرامید داروی انتخابی ضد استفراغ در بارداری در چندین کشور اروپایی است
[ترجمه ترگمان]Metoclopramide داروی antiemetic در دوران بارداری در چندین کشور اروپایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To observe the antiemetic effect of Banxia - Fuling Capsule ( BFC ) on nausea and emesis induced by chemotherapy . . .
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر ضد استفراغ کپسول Banxia-Fuling (BFC) بر حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده اثر antiemetic of - Fuling بر روی حالت تهوع و emesis ناشی از شیمی درمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion The antiemetic effect of Anwei Jiangni Yin is attributed to inhibition of gastric function.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری اثر ضد استفراغ Anwei Jiangni Yin به مهار عملکرد معده نسبت داده می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اثر antiemetic of یین به مهار تابع gastric نسبت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Metoclopramide (Reglan) is the antiemetic drug of choice in pregnancy in several European countries. There was no increased risk of birth defects.
[ترجمه گوگل]متوکلوپرامید (Reglan) داروی انتخابی ضد استفراغ در بارداری در چندین کشور اروپایی است افزایش خطر نقص مادرزادی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]Metoclopramide (Reglan)داروی antiemetic است که در دوران بارداری در چندین کشور اروپایی انتخاب شده است هیچ خطر ابتلا به نقص های مادرزادی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To study the antiemetic effect and toxicity of granisetron.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثر ضد استفراغ و سمیت گرانیسترون
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر antiemetic و سمیت of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Anyway I can give you some injected vitamins, glucose, or some antiemetic drug, if necessary, but no other medications should be used at this time.
[ترجمه گوگل]به هر حال من می توانم در صورت لزوم مقداری ویتامین تزریقی، گلوکز یا داروی ضد استفراغ به شما بدهم، اما در حال حاضر نباید از داروهای دیگری استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، اگر لازم باشد، می توانم به شما مقداری ویتامین، گلوکز یا چند داروی antiemetic تزریق کنم، اما در این زمان دیگر هیچ داروی دیگری نباید استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result indicates that gingerol is of latent applied value on the study of novel natural multitarget antiemetic drugs.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که جینجرول در مطالعه داروهای ضد استفراغ طبیعی چند هدفه جدید، ارزش کاربردی پنهانی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که gingerol ارزش کاربردی نهفته در مطالعه مواد مخدر multitarget طبیعی جدید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Anyway we can give injections of vitamins, glucose, or some antiemetic drug, if neccessary.
[ترجمه گوگل]به هر حال در صورت لزوم می توانیم ویتامین، گلوکز یا داروی ضد استفراغ تزریق کنیم
[ترجمه ترگمان]به هر حال، اگر neccessary ها، قند، گلوکز یا برخی از داروهای antiemetic را به ما تزریق کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lower blood pressure, the rule insomnia, pain, treatment of bronchitis, asthma, antiemetic, insecticide.
[ترجمه گوگل]کاهش فشار خون، قاعده بی خوابی، درد، درمان برونشیت، آسم، ضد استفراغ، حشره کش
[ترجمه ترگمان]فشار خون پایین، بی خوابی، درد، درمان برونشیت، آسم، antiemetic، حشره کش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• serving to alleviate or prevent nausea and vomiting (medicine)
drug used to alleviate or prevent nausea and vomiting (medicine)

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : anti/emetic ✅ تلفظ واژه: an - tē - e - MET - ik ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: ضد استفراغ: داروی مورد استفاده در پیشگیری از استفراغ ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
[پزشکی] ضد استفراغ: داروی مورد استفاده در پیشگیری از استفراغ
antiemetic ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: ضدّاستفراغ
تعریف: عاملی که موجب جلوگیری یا درمان استفراغ شود
ضدتهوع
ضد تهوع. . . چون از root
. esis. ب معنی تهوع میاد

بپرس