antidisestablishmentarianism
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
حمایت از حکومت یا نظام قدرت مذهبی در برابر تمایل به لغو یا سلب نظام مذهبی موجود
مکتب کسانی که ضد مخالفین تاسیس گرائی بودند.
مکتبی بوده سابقا به نام مبارک تأسیس گرایی=> Establishmentarian
اینها بعد از پیدایش مخالفانی یافتند که در پی شکستشان بودند=> disEstablishmentarian
بعدها، عده ای در پی مخالفت با اینها یا درواقع حمایت از مکتب تأسیس گرایی، اقدام به حرکاتی نمودند؛ اینها که در اصل حامی مکتب تأسیس گرایی بودند چون در عمل در مقابل مخالفان مکتب تأسیس گرایی به پا خواستند ضد مخالفان مکتب تأسیس گرایی نامیده شدند=> AntidisEstablishmentarianism
... [مشاهده متن کامل]
این کلمه ظاهرا بزرگترین واژه زبان انگلیسی ست.
واقعا زبان فارسی زیباترین زبانه!
اینها بعد از پیدایش مخالفانی یافتند که در پی شکستشان بودند=> disEstablishmentarian
بعدها، عده ای در پی مخالفت با اینها یا درواقع حمایت از مکتب تأسیس گرایی، اقدام به حرکاتی نمودند؛ اینها که در اصل حامی مکتب تأسیس گرایی بودند چون در عمل در مقابل مخالفان مکتب تأسیس گرایی به پا خواستند ضد مخالفان مکتب تأسیس گرایی نامیده شدند=> AntidisEstablishmentarianism
... [مشاهده متن کامل]
این کلمه ظاهرا بزرگترین واژه زبان انگلیسی ست.
واقعا زبان فارسی زیباترین زبانه!
ضد استقرار
ضدیت با رسمیت زدایی کلیسا⚡
فلسفه
جدایی دین از سیاست.
Separation between church and the state.
اصطلاح خودمانی با همان معنای بالا.
جدایی دین از سیاست.
اصطلاح خودمانی با همان معنای بالا.
فلسفه
جدایی دین از سیاست
جدایی دین از سیاست
جنبش عدم حذف حمایت و به رسمیت شناختنِ دولت از کلیسا ( مخصوصا کلیسای آنگلیکان در انگلیسی )
ترجمه ی متن انگلیسی بالا
هزینش یه دونه صلوات 😉
ترجمه ی متن انگلیسی بالا
هزینش یه دونه صلوات 😉
ضد استعمارگری
جنبش عدم حذف کلیسای انگلستان به عنوان کلیسای غالب در سه کشور انگلستان، ولز و ایرلند