anticonvulsant


(داروسازی) ضد تشنج، پادشنج

جمله های نمونه

1. The other anticonvulsants should be used in whatever dosage is required to maintain therapeutic blood levels.
[ترجمه گوگل]سایر داروهای ضد تشنج باید در هر دوزی که برای حفظ سطح درمانی خون لازم است استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]The دیگر باید در هر مقدار مورد نیاز برای حفظ سطح خون درمانی مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Anticonvulsants such as carbamazepine and phenytoin have been tried with partial success.
[ترجمه منزوی] ضد تشنج هایی مثل کاربامازپین و فنی توئین با موفقیت نسبی امتحان شده اند
|
[ترجمه گوگل]داروهای ضد تشنج مانند کاربامازپین و فنی توئین با موفقیت نسبی آزمایش شده اند
[ترجمه ترگمان]anticonvulsants مانند carbamazepine و phenytoin با موفقیت نسبی امتحان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The major effect of the anticonvulsant drugs is to prevent that kind of spread.
[ترجمه گوگل]اثر عمده داروهای ضد تشنج جلوگیری از این نوع گسترش است
[ترجمه ترگمان]تاثیر عمده داروهای anticonvulsant جلوگیری از آن نوع گسترش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dextrose solution, atropine sulfate, and anticonvulsant medications are strongly suggested but not deemed essential.
[ترجمه گوگل]محلول دکستروز، آتروپین سولفات و داروهای ضد تشنج به شدت پیشنهاد می شوند اما ضروری تلقی نمی شوند
[ترجمه ترگمان]محلول Dextrose، سولفات atropine و داروهای anticonvulsant قویا نشان داده می شوند اما ضروری تلقی نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. AIM To study the anticonvulsant effect of domestic zopiclone(ZPL).
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثر ضد تشنجی زوپیکلون خانگی (ZPL)
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی اثر anticonvulsant of داخلی (ZPL)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An anticonvulsant drug, C15H12N2O chemically related to the barbiturates and used most commonly in the treatment of epilepsy.
[ترجمه گوگل]یک داروی ضد تشنج، C15H12N2O که از نظر شیمیایی با باربیتورات ها مرتبط است و بیشتر در درمان صرع استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]داروی anticonvulsant به طور شیمیایی با the مرتبط است و اغلب در درمان صرع به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To study the sedative hypnotic and anticonvulsant effects of pholidota chinensis lindl(PCL).
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثرات آرام بخش خواب آور و ضد تشنج pholidota chinensis lindl (PCL)
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات خواب آور و آرام بخش آرام بخش of chinensis (pcl)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods: Nine cases with anticonvulsant hyper - sensitivity syndrome that were hospitalized form 1996 to 2002 were analyzed.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 9 مورد مبتلا به سندرم بیش‌حساسیت ضد تشنج که از سال 1375 تا 1381 در بیمارستان بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۹ مورد با سندروم hyper حساسیت زا که در ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۲ در بیمارستان بستری شدند مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To experimentally study the anticonvulsant activity of an acetone - extract form Stellera chamaejasme L . ( AESC ).
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تجربی فعالیت ضد تشنجی عصاره استون از Stellera chamaejasme L (AESC)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تجربی فعالیت anticonvulsant یک شکل عصاره استون - chamaejasme L (AESC)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Aim To synthesize pregabalin, an chiral anticonvulsant.
[ترجمه گوگل]هدف سنتز پرگابالین، یک ضد تشنج کایرال
[ترجمه ترگمان]هدف برای ترکیب pregabalin، an کایرال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: Sedative and hypnotic as well as anticonvulsant experiments were made to observe the effects of the extract of Ficus Carica leaves on spontaneous motion and hypnosis in mice.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: آزمایش‌های آرام‌بخش، خواب‌آور و همچنین ضد تشنج برای مشاهده تأثیر عصاره برگ فیکوس کاریکا بر حرکت خودبه‌خودی و هیپنوتیزم در موش‌ها انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: sedative و hypnotic و نیز آزمایش ها anticonvulsant برای مشاهده اثرات عصاره of Carica بر روی حرکت خود به خودی و هیپنوتیزم در موش ها انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To assess the anticonvulsant effect of midazolam, thiopental and propofol on the convulsion induced by ropivacaine in rats and the underlying mechanism.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر ضد تشنجی میدازولام، تیوپنتال و پروپوفول بر تشنج ناشی از روپیواکائین در موش‌ها و مکانیسم زمینه‌ای
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثر anticonvulsant of، thiopental و پروپوفول بر روی تشنج ناشی از ropivacaine در موش های صحرایی و مکانیزم زیرین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. GBP tablet ( 60 ? 120 ? 240 ? 480 mg · kg - 1 ) had also significantly anticonvulsant action in mice induced by strychnine.
[ترجمه گوگل]قرص GBP (60 ? 120 ? 240 ? 480 mg · kg - 1 ) همچنین اثر ضد تشنجی قابل توجهی در موش های القا شده توسط استریکنین داشت
[ترجمه ترگمان]tablet لیره (۶۰ لیره)۱۲۰ پوند؟ ۲۴۰ تا؟ همچنین ۴۸۰ L \/ kg - ۱)نیز به طور قابل توجهی اقدام به عمل in در موش ها ایجاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The effect of the extract on spontaneous activity in mice, possible synergetic effect with pentobarbital sodium and anticonvulsant effect of with different doses were analyzed.
[ترجمه گوگل]اثر عصاره بر فعالیت خودبخودی موش، اثر سینرژیک احتمالی با پنتوباربیتال سدیم و اثر ضد تشنجی با دوزهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر عصاره بر فعالیت خود فی البداهه در موش ها، اثر هم افزا با pentobarbital سدیم و اثر anticonvulsant با دوزهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• serving to prevent or lessen the occurrence of convulsions or seizures (medicine)
drug used to prevent or lessen the occurrence of convulsions or seizures (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس