anticline

/ˈæntɪˌklaɪn//ˈæntiklaɪn/

(زمین شناسی) تاقدیس (مقایسه شود با: ناودیس syncline)، چین طاقی، تاقدیس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: anticlinal (adj.)
• : تعریف: a formation of rock layers characterized by two downward slopes going in opposite directions from a central crest. (Cf. syncline.)

جمله های نمونه

1. Far below ground in the anticline were the Millstone Grits and even deeper were the Carboniferous Limestones.
[ترجمه گوگل]بسیار زیر زمین در تاقدیس، سنگ‌های آسیاب و حتی عمیق‌تر سنگ‌های آهکی کربنیفر قرار داشتند
[ترجمه ترگمان]در آن پایین زمین زیر زمین، the Millstone و حتی ژرف تر از آن the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shales are folded in an anticline and cleaved with development of cross cutting and saddle reef quartz veins.
[ترجمه گوگل]شیل ها در یک تاقدیس چین خورده و با ایجاد رگه های کوارتز برش متقاطع و صخره های زینی شکاف می دهند
[ترجمه ترگمان]The تا شده در تاقدیس برگشته و با توسعه برش عرضی و reef کوارتز شکسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Three anticline zones developed on the south margins of Junggar Basin.
[ترجمه گوگل]سه ناحیه تاقدیس در حاشیه جنوبی حوضه جونگگار توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]سه منطقه anticline در حاشیه جنوبی حوضه Junggar گسترش یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The compact fold structure area, anticline and. syncline in North Guizhou are often in opposite arrangement.
[ترجمه گوگل]ناحیه ساختار چین فشرده، تاقدیس و ناودیس در شمال گوئیژو اغلب در ترتیب مخالف هستند
[ترجمه ترگمان]ناحیه ساختار تاخورده فشرده، تاقدیس و تاقدیس شناخته می شود syncline در شمال Guizhou اغلب در جهت مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This fold is an anticline and that one is a syncline. a fold has two limbs.
[ترجمه گوگل]این چین تاقدیس و آن چین ناودیس است یک چین دو دست و پا دارد
[ترجمه ترگمان]این fold یک تاقدیس شناخته می شود و یکی از آن a است یک تا دو تکه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gushan anticline is the main controlling structure in Fengfeng mine district.
[ترجمه گوگل]تاقدیس گوشان سازه اصلی کنترل در منطقه معدن فنگ فنگ است
[ترجمه ترگمان]تاقدیس Gushan ساختار اصلی کنترل در منطقه mine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anticline and monocline are major trap types.
[ترجمه گوگل]تاقدیس و مونوکلاین انواع اصلی تله هستند
[ترجمه ترگمان]anticline و monocline انواع اصلی تله هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rolling anticline associated with declining plate of growth fault a main and gas accumulating position.
[ترجمه گوگل]تاقدیس غلتشی مرتبط با صفحه رو به زوال رشد گسل اصلی و محل تجمع گاز را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]تاقدیس غلتان همراه با کاهش بشقاب رشد عامل اصلی و گاز متراکم کننده گاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Karasay structure evolved from a faulted anticline to a fault nose, resulting in serious destruction of the paleo- pools.
[ترجمه گوگل]ساختار کاراسای از یک تاقدیس گسل‌دار به دماغه گسلی تکامل یافته و منجر به تخریب جدی استخرهای دیرینه شد
[ترجمه ترگمان]ساختار Karasay از a faulted گرفته تا بینی نقص رشد می کند و منجر به تخریب جدی استخرها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Distribution of cohesion is an irregular plunging anticline while the distribution of internal friction angle metamorphosed W- type flex surface.
[ترجمه گوگل]توزیع پیوستگی یک تاقدیس فرورفته نامنظم است در حالی که توزیع زاویه اصطکاک داخلی سطح خمش نوع W را دگرگون کرده است
[ترجمه ترگمان]توزیع پیوستگی یک تاقدیس plunging نامنظم است در حالی که توزیع زاویه اصطکاک داخلی زاویه اصطکاک داخلی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anticline and syncline, geometrical elements of fold, description and recognition of fold in the field.
[ترجمه گوگل]تاقدیس و ناودیس، عناصر هندسی چین، توصیف و شناخت چین در میدان
[ترجمه ترگمان]anticline و syncline، عناصر هندسی برابر، توصیف و به رسمیت شناختن fold در این زمینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sloping downward in opposite directions, as in an anticline.
[ترجمه گوگل]شیب به سمت پایین در جهت مخالف، مانند یک تاقدیس
[ترجمه ترگمان]به سمت پایین در جهات مخالف چون تاقدیس شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This zone has little folds includes huangshan anticline, laiwu syncline and fangzhen syncline.
[ترجمه گوگل]این ناحیه چین‌های کمی دارد که شامل تاقدیس هوانگشان، ناودیس لایوو و ناودیس فانگژن می‌شود
[ترجمه ترگمان]این منطقه شامل تاقدیس huangshan، laiwu syncline و fangzhen syncline می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Baguashan anticline is located in the western thrust - and - fold zone of Taiwan orogen.
[ترجمه گوگل]تاقدیس باگواشان در ناحیه رانش و چین خوردگی غربی کوه‌زایی تایوان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]تاقدیس Baguashan در ناحیه thrust غربی تایوان orogen واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It appears to be a sharp anticline with a strong suggestion of faulting on one side.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که یک تاقدیس تیز است که در یک طرف آن نشان دهنده قوی گسل است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک تاقدیس تیز با یک پیشنهاد محکم از یک طرف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] تاقدیس
[زمین شناسی] تاقدیس چینی در لایه های رسوبی که شبیه تاق است. یک چین، عموماً به طرف بالا محدب شده، که هسته آن حاوی سنگ های قدیمی تر از نظر چینه شناسی می باشد. متضاد: ناودیس؛ همچنین ببینید: Antyerm /Synformal Anticline طاق یا سر یک چین در طبقات زمین
[معدن] تاقدیس (زمین شناسی ساختمانی)
[آب و خاک] ناقدیس

انگلیسی به انگلیسی

• rock structure which descends downward on either side of a central axis (geology)

پیشنهاد کاربران

رشته نفت : به معنی طاقدیس
anticline ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: طاقدیس
تعریف: چینی که معمولاً به سمت بالا تحدب دارد و سنگ های قدیمی‏تر در هستۀ آن قرار گرفته‏اند

بپرس