anticipative


پیش نگرانه، پیش بینانه، چشم براه، پرانتظار، پیشدستانه، پیشگرا، دارای قدرت پیشگویی، درحالت انتظار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: anticipatively (adv.)
• : تعریف: full of anticipation; awaiting or expectant.
مشابه: agog, hopeful

جمله های نمونه

1. The imperfection to sheet cover badly affected anticipative function of cylinder liners plateau cross hatch.
[ترجمه گوگل]نقص در پوشش ورق به شدت بر عملکرد پیش‌بینی دریچه متقاطع آستر سیلندر تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]نقص پوشش ورق، عملکرد badly of of liners از دریچه متقاطع را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then, anticipative results are attained by design and simulation of hardware circuit.
[ترجمه گوگل]سپس با طراحی و شبیه سازی مدار سخت افزاری، نتایج پیش بینی شده به دست می آید
[ترجمه ترگمان]سپس نتایج حاصل از طراحی و شبیه سازی مدار سخت افزار حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was an anticipative look in his eyes.
[ترجمه گوگل]نگاهی مشتاقانه در چشمانش بود
[ترجمه ترگمان]برقی در چشمانش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The results achieve the anticipative research target.
[ترجمه گوگل]نتایج به هدف تحقیق پیش بینی کننده دست می یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج به هدف تحقیق anticipative می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under imperfect legal system, the fund - provider system with decentralization and balance frame would gain anticipative effect.
[ترجمه گوگل]در سیستم حقوقی ناقص، سیستم تامین کننده وجوه با چارچوب غیرمتمرکز و تعادل، اثر پیش بینی کننده ای خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]تحت سیستم قانونی ناقص، سیستم تامین مالی با تمرکززدایی و چارچوب تعادل اثر anticipative را به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At last, we use stimulant data to prove that the system has achieved anticipative effect.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما از داده های محرک برای اثبات اینکه سیستم به اثر پیش بینی دست یافته است استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ما از داده های محرک برای اثبات اینکه سیستم به اثر anticipative دست یافته است، استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If the wavelet transform is directly implemented in pitch detection, comparing the glottal closure singularity of speech signal with image grey break, we will not obtain the anticipative result.
[ترجمه گوگل]اگر تبدیل موجک به طور مستقیم در تشخیص گام اجرا شود، با مقایسه تکینگی بسته شدن گلوتال سیگنال گفتار با شکست خاکستری تصویر، به نتیجه پیش‌بینی نخواهیم رسید
[ترجمه ترگمان]اگر تبدیل موجک به طور مستقیم در تشخیص زمین به کار گرفته شود، نقطه تکین بسته بودن سیگنال گفتار با شکست خاکستری تصویر را مقایسه می کند، ما نتیجه نهایی را به دست نخواهیم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Through simulation, experiments and test, the research of the multifunction arc welder get the anticipative target.
[ترجمه گوگل]از طریق شبیه سازی، آزمایش و آزمایش، تحقیقات جوشکار قوس چند منظوره به هدف پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]از طریق شبیه سازی، آزمایش ها و آزمایش، تحقیق در مورد جوشکاری قوس multifunction هدف anticipative را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To increase the width and depth of the usage of "OraVacs(?) "positively, to acquire the anticipative prophylaxes effect of the "OraVacs(?) ".
[ترجمه گوگل]هدف افزایش عرض و عمق استفاده از "OraVacs(?)" به طور مثبت، برای به دست آوردن اثر پیشگیرانه پیشگیرانه "OraVacs(؟)"
[ترجمه ترگمان]هدف افزایش عرض و عمق استفاده از \"OraVacs\" (؟) \"به طور مثبت، برای بدست آوردن اثر anticipative\" OraVacs \" (؟) ؟) \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Simple testing shows that the system works orderly and achieves anticipative aim.
[ترجمه گوگل]آزمایش ساده نشان می دهد که سیستم منظم کار می کند و به هدف پیش بینی شده دست می یابد
[ترجمه ترگمان]تست ساده نشان می دهد که سیستم منظم عمل می کند و به هدف anticipative دست می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It can be says, the design of Mudanjiang PAS network programming achieves anticipative good effect.
[ترجمه گوگل]می توان گفت، طراحی برنامه نویسی شبکه Mudanjiang PAS به یک اثر پیش بینی کننده خوب دست می یابد
[ترجمه ترگمان]می توان گفت، طراحی Mudanjiang PAS یک اثر خوب را به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It concludes that results are in accord with analyses in theory, and anticipative purpose is obtained.
[ترجمه گوگل]نتیجه می گیرد که نتایج با تحلیل های تئوری مطابقت دارد و هدف پیش بینی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]این نتیجه گیری به این نتیجه می رسد که نتایج با تجزیه و تحلیل در نظریه همخوانی دارند و هدف anticipative بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion Only the "OraVacs(?) "is be used properly, the anticipative prophylaxes effect can be acquired.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری فقط "OraVacs(؟)" به درستی استفاده می شود، می توان اثر پیشگیرانه پیشگیرانه را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری تنها \"OraVacs\" (؟) ؟) \" به درستی مورد استفاده قرار می گیرد، اثر prophylaxes می تواند به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tending to anticipate, expectant

پیشنهاد کاربران

بپرس