antic

/ˈæntɪk//ˈæntɪk/

معنی: وضع غریب و مضحک، مسخره، غریب و عجیب، بی تناسب
معانی دیگر: عجیب و غریب (antick هم می نویسند)، دلقک بازی، شوخی خرکی، (قدیمی)، عجیب و مضحک، توبازی رفتن، بازی درآوردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (usu. pl.) playful or funny actions; pranks.
مترادف: capers, didos, monkeyshines, pranks, shenanigans
مشابه: buffoonery, clownishness, escapades, foolery, frolic, frolics, horseplay, lark, larks, mischief, monkey business, play, practical jokes, romps, tomfoolery, tricks

- The clown's antics made the audience roar with laughter.
[ترجمه گوگل] شیطنت های دلقک باعث شد حضار از خنده غرش کنند
[ترجمه ترگمان] تمام حرکات و حرکات مسخره دلقک را از خنده روده بر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: ridiculous or contorted gestures.
مشابه: buffoonery, clowning, gestures, jesting, miming
صفت ( adjective )
• : تعریف: whimsical, silly, or otherwise odd or unpredictable.
مترادف: bizarre, odd, whimsical
مشابه: clownish, comical, unpredictable
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: antics, anticking, anticked
• : تعریف: to frolic or caper, as with merriment.
مترادف: caper, frisk, frolic, gambol, skylark
مشابه: clown, fool around, horse around, lark, play, romp, sport

جمله های نمونه

1. hamlet's antic disposition
خلق عجیب و غریب هملت

2. The children laughed with glee at the clown's antics.
[ترجمه گوگل]بچه ها با خوشحالی از شیطنت های دلقک خندیدند
[ترجمه ترگمان]بچه ها با خوشحالی به حرکات مسخره دلقک خندیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the rock-star whose stage antics used to include smashing guitars is older and wiser now.
[ترجمه گوگل]اما راک استار که قبلاً شامل گیتارهای شکسته می شد، قدیمی تر و عاقل تر است
[ترجمه ترگمان]اما این ستاره سنگی که stage که برای کوبیدن گیتار به کار می رود حالا قدیمی تر و عاقل تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I eventually grew tired of his antics on the tennis court.
[ترجمه گوگل]من در نهایت از شیطنت های او در زمین تنیس خسته شدم
[ترجمه ترگمان]من بالاخره خسته شدم از کاره ای عجیب و غریب اون روی زمین تنیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sadly, despite the crazy antics and the relentless wisecracking, there's very little plot to carry this film.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، علی‌رغم شوخی‌های دیوانه‌کننده و عاقلانه‌های بی‌امان، طرح بسیار کمی برای اجرای این فیلم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه با وجود این حرکات عجیب و دیوانه وار دیوانه وار، طرحی بسیار کمی برای اجرای این فیلم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her antics brought a smile to my face.
[ترجمه گوگل]شیطنت هایش لبخندی روی لبم آورد
[ترجمه ترگمان]حرکات عجیب و غریب او لبخندی به صورتم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was laughing at his antics.
[ترجمه گوگل]او به شیطنت های او می خندید
[ترجمه ترگمان]داشت به کاره ای عجیب و غریب او می خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We're all growing tired of his childish antics.
[ترجمه گوگل]همه ما از شیطنت های کودکانه او خسته شده ایم
[ترجمه ترگمان]همه ما از کاره ای بچگانه او خسته شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Everyone laughed at his foolish antics.
[ترجمه گوگل]همه از شیطنت های احمقانه او خندیدند
[ترجمه ترگمان]همه به کاره ای احمقانه او خندیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They laughed at the antics and language of Topsy.
[ترجمه گوگل]آنها به شیطنت ها و زبان تاپسی خندیدند
[ترجمه ترگمان]به حرف های عجیب و غریب of می خندیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Antic sleuth work and a few serendipitous turns reward Garson with the leads necessary to begin her voyage.
[ترجمه گوگل]کار کاراگاه ضد و نقیض و چند نوبت سرسام آور به گارسون با سرنخ های لازم برای شروع سفرش پاداش می دهد
[ترجمه ترگمان]کار sleuth و چند بار به صورت غیر مترقبه برای شروع سفر دریایی به صورت غیر مترقبه در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Elizabeth tolerated Sarah's antics.
[ترجمه گوگل]الیزابت شیطنت های سارا را تحمل کرد
[ترجمه ترگمان] رفتارهای عجیب \"سارا\" رو تحمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His problems re-surfaced at Oviedo when coach Raddy Antic dropped him last weekend for being out of condition.
[ترجمه گوگل]مشکلات او دوباره در اویدو ظاهر شد، زمانی که رادی آنتیچ، مربی، آخر هفته گذشته او را به دلیل از دست دادن شرایطش کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]مشکلات او در Oviedo زمانی روی داد که Raddy Antic در آخر هفته گذشته او را به خاطر خارج شدن از شرایط رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I smiled at their antics and immediately Kovacs's suspicions were roused.
[ترجمه گوگل]من به شیطنت های آنها لبخند زدم و بلافاصله شک کواچ برانگیخته شد
[ترجمه ترگمان]به رفتارهای عجیب و غریب آن ها لبخند زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وضع غریب و مضحک (اسم)
antic

مسخره (اسم)
flout, antic, mockery, ridicule, scoff, zany, aunt sally, irony, patch, gibe, butt, jeer, bob, jest, taunt, buffoon, clown, droll, laughingstock, staring-quarter, cut-up, witticism, merry-andrew, mickey, own-glass, pickle herring, punchball

غریب و عجیب (صفت)
antic, bizarre, grotesque

بی تناسب (صفت)
antic, grotesque, disproportionate, asymmetrical, asymmetric, incommensurate, baroque

انگلیسی به انگلیسی

• prank, trick, mischief; funny movement, buffoonery
strange, odd, queer (archaic); frolicsome
jump, dance, make pranks, "clown around"

پیشنهاد کاربران

بپرس