anthropoid

/ˈænθrəpɔɪd//ˈænθrəpɔɪd/

معنی: میمون، میمون ادم نما، عنتر، شبه انسان
معانی دیگر: انسان نما، انسان مانند، گوریل مانند، مانند میمون انسان نما، نسناس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of apes, resembling a human being, esp. in shape.

(2) تعریف: resembling an ape, esp. in behavior.

- an anthropoid hoodlum
[ترجمه گوگل] یک هودوم انسان نما
[ترجمه ترگمان] یک لات anthropoid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: anthropoidal (adj.)
• : تعریف: a manlike ape such as the chimpanzee or gorilla.
مشابه: ape

جمله های نمونه

1. a man with anthropoid features
مردی با اسباب صورت میمون مانند

2. Gorillas, chimpanzees and gibbons are all anthropoid apes, having long arms, no tails and highly developed brains.
[ترجمه گوگل]گوریل‌ها، شامپانزه‌ها و گیبون‌ها همگی میمون‌های انسان‌نما هستند، دست‌هایی بلند، بدون دم و مغز بسیار توسعه‌یافته دارند
[ترجمه ترگمان]شامپانزه ها، شامپانزه ها و گیبون ها همگی میمون های anthropoid هستند که دارای بازوهای بلند، بدون دنباله و مغزهای بزرگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Amongst them are two very small anthropoid shells, one of 161 the other of 161
[ترجمه گوگل]در میان آنها دو پوسته انسان نما بسیار کوچک، یکی از 161 و دیگری از 161 پوسته وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها دو صدف کوچک small وجود دارد که یکی از ۱۶۱ نمونه دیگر ۱۶۱ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A slightly later anthropoid shell of the 1630s in the same vault displays an alternative technique.
[ترجمه گوگل]یک پوسته انسان‌نمای کمی دیرتر مربوط به دهه 1630 در همان طاق یک تکنیک جایگزین را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]کمی بعد پوسته anthropoid در همان طاق یک تکنیک جایگزین را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The anthropoid coffin is associated almost exclusively with the burial vault.
[ترجمه گوگل]تابوت آنتروپوئید تقریباً منحصراً با طاق تدفین مرتبط است
[ترجمه ترگمان]تابوت anthropoid تقریبا به طور انحصاری با مقبره دفن مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Anthropoid ape, ape-man, primitive man, ancient man, modem man, the man of the future. . .
[ترجمه گوگل]میمون انسان نما، انسان میمون، انسان بدوی، انسان باستان، انسان مدرن، مرد آینده
[ترجمه ترگمان]میمون anthropoid، میمون - مرد، مرد ابتدایی، modem، مرد آینده، مرد آینده …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An anthropoid ape, such as a gorilla or chimpanzee.
[ترجمه گوگل]میمون انسان نما، مانند گوریل یا شامپانزه
[ترجمه ترگمان] یه میمون anthropoid مثل گوریل و شامپانزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An anthropoid ape of the family Pongidae, which includes the chimpanzee, gorilla, and orangutan.
[ترجمه گوگل]میمونی انسان نما از خانواده Pongidae که شامل شامپانزه، گوریل و اورانگوتان است
[ترجمه ترگمان]یک میمون anthropoid از خانواده Pongidae که شامل شامپانزه و گوریل و اورانگوتان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The gorilla is the strongest of the anthropoid animals.
[ترجمه گوگل]گوریل قوی ترین جانوران انسان شناسی است
[ترجمه ترگمان]گوریل قوی ترین حیوانات anthropoid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Man evolved from the anthropoid ape.
[ترجمه گوگل]انسان از میمون انسان نما تکامل یافته است
[ترجمه ترگمان]بشر از میمون anthropoid تکامل پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Modeling and model management have been further studied with anthropoid and intellectualization, and will be used widely in real time optimal control of dynamic system.
[ترجمه گوگل]مدل‌سازی و مدیریت مدل بیشتر با انسان‌شناسی و فکری مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و به طور گسترده در کنترل بهینه زمان واقعی سیستم پویا مورد استفاده قرار خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]مدل سازی و مدیریت مدل بیشتر با anthropoid و intellectualization مورد مطالعه قرار گرفته است و به طور گسترده در کنترل بهینه زمان واقعی سیستم دینامیکی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The family most closely related to the Hominidae today is the Pongidae, or anthropoid apes, including the gorilla, the chimpanzee, and the orangutan.
[ترجمه گوگل]خانواده‌ای که امروزه نزدیک‌ترین خانواده به انسان‌ها هستند، میمون‌های پونگیده یا میمون‌های انسان‌نما هستند که شامل گوریل، شامپانزه و اورانگوتان می‌شود
[ترجمه ترگمان]این خانواده در ارتباط نزدیکی با the امروزه the یا anthropoid apes از جمله گوریل، شامپانزه و the هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But researchers had made the elementary error of trying to teach their anthropoid subjects to speak.
[ترجمه گوگل]اما محققان این اشتباه ابتدایی را مرتکب شده بودند که سعی کردند به افراد آنتروپوئید خود صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]اما پژوهشگران اشتباه ابتدایی را در تلاش برای آموزش دادن به موضوعات anthropoid برای صحبت کردن ایجاد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The robots were the Roomba, a disc-shaped autonomous vacuum cleaner, and four anthropoid machines of varying degrees of humanness.
[ترجمه گوگل]روبات ها رومبا، یک جاروبرقی مستقل دیسکی شکل، و چهار ماشین انسان شناسی با درجات مختلف انسانی بودند
[ترجمه ترگمان]ربات ها the، یک جارو برقی خودکار به شکل دیسک و چهار دستگاه anthropoid با درجات مختلف از انسانیت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میمون (اسم)
anthropoid, monkey, ape, puggy, jackanapes, man-ape

میمون ادم نما (اسم)
anthropoid

عنتر (اسم)
beast, anthropoid, man-ape, baboon, pongo

شبه انسان (صفت)
anthropoid

انگلیسی به انگلیسی

• tailless ape (gorilla, chimpanzee, etc.) that resembles humans
manlike, resembling man; resembling apes, apelike
an anthropoid creature is one that is very like a human being.
anthropoids are the apes that are most closely related to humans.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Resembling humans in appearance 🦧
🔍 مترادف: Humanlike, hominid
✅ مثال: The anthropoid fossils discovered provided insight into early human ancestors
لانگمن دیکشنری : انسان نما
anthropoid ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: انسان نما
تعریف: ویژگی گروهی از پستاندارانِ شبیه به انسان از رستۀ نخستی ها شامل ژیبون ها و اورانگ ها و شامپانزه ها و گوریل ها
انسان ریخت
انسان نما
انسان گونه

بپرس