anthropic

/ænˈθrɒpɪk//ænˈθrɒpɪk/

زیست شناسی مربوط به دوران پیدایش انسان

جمله های نمونه

1. The Anthropic Principle is introduced and the possibility of the multiverse is addressed.
[ترجمه گوگل]اصل آنتروپیک معرفی شده و به امکان چندجهانی پرداخته می شود
[ترجمه ترگمان]اصل anthropic معرفی می شود و امکان of مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I won't try to explain the anthropic principle, as I am not sure how to do so without making it sound tautological .
[ترجمه گوگل]من سعی نمی کنم اصل انسان شناسی را توضیح دهم، زیرا مطمئن نیستم که چگونه بدون اینکه آن را توتولوژیک به نظر برسانم، این کار را انجام دهم
[ترجمه ترگمان]سعی نمی کنم اصل قانون را توضیح بدهم، چون مطمئن نیستم چطور این کار را بکنم بدون اینکه به زبان بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All in anthropic history would become smoke and cloud through your eyes excepting immortal culture.
[ترجمه گوگل]همه در تاریخ انسان شناسی از چشمان شما به دود و ابر تبدیل می شود به جز فرهنگ جاودانه
[ترجمه ترگمان]همه آن ها در تاریخ anthropic به غیر از فرهنگ جاودان از چشم شما دود و ابر خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But the Anthropic Principle should warn us to be wary of such arguments.
[ترجمه گوگل]اما اصل آنتروپیک باید به ما هشدار دهد که مراقب چنین استدلال هایی باشیم
[ترجمه ترگمان]اما اصل anthropic باید به ما هشدار دهد که نسبت به چنین استدلال هایی محتاط باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Geoscience is the prerequisite basic science of the society development, anthropic lives.
[ترجمه گوگل]زمین شناسی پیش نیاز علم اساسی توسعه جامعه، زندگی انسان گرا است
[ترجمه ترگمان]Geoscience یک علم پایه برای توسعه جامعه است که در آن زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As the medieval epic, Dante's Divine Comedy has the epoch-making significance in the anthropic history of literature and thought.
[ترجمه گوگل]کمدی الهی دانته به عنوان حماسه قرون وسطایی، در تاریخ انسان‌شناسی ادبیات و اندیشه، اهمیت دوران‌ساز دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان حماسه قرون وسطی، کمدی الهی دانته در تاریخ anthropic ادبیات و اندیشه اهمیت making دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This solution satisfies many physicists but leaves many others implacably hostile to anthropic resolutions of physics problems.
[ترجمه گوگل]این راه‌حل بسیاری از فیزیکدانان را راضی می‌کند، اما بسیاری دیگر را به طرز غیرقابل‌العاده‌ای با حل‌های انسانی مسائل فیزیک مخالفت می‌کند
[ترجمه ترگمان]این راه حل بسیاری از فیزیکدانان را راضی می کند، اما بسیاری دیگر را وادار به مخالفت با قطعنامه های مشکلات فیزیک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Instead, I shall adopt what is known as the Weak Anthropic Principle.
[ترجمه گوگل]در عوض، من آنچه را که به عنوان اصل انسان ضعیف شناخته می شود، اتخاذ خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]در عوض، من آنچه که به عنوان \"اصل anthropic ضعیف\" شناخته می شود را انتخاب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The 1998 Changjiang flood disaster was caused by two factors: anthropic and natural and human activities.
[ترجمه گوگل]فاجعه سیل چانگجیانگ در سال 1998 توسط دو عامل ایجاد شد: فعالیت های انسانی و طبیعی و انسانی
[ترجمه ترگمان]فاجعه سیل سال ۱۹۹۸ توسط دو عامل ایجاد شد: anthropic و فعالیت های طبیعی و انسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس