anthelmintic


(داروسازی) کرم کش، داروی کرم انداز، کرم کش، دافع کرم روده، مربوط بداروی ضد کرم

جمله های نمونه

1. The adult worms are easily removed by anthelmintic treatment.
[ترجمه گوگل]کرم های بالغ به راحتی با درمان انتهلمینتیک حذف می شوند
[ترجمه ترگمان]کرم های بزرگ سال به راحتی توسط درمان anthelmintic حذف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The anthelmintics available for the treatment of bovine parasitic bronchitis are the modern benzimidazoles, levamisole or ivermectin.
[ترجمه گوگل]داروهای ضد کرم موجود برای درمان برونشیت انگلی گاوی، بنزیمیدازول‌های مدرن، لوامیزول یا ایورمکتین هستند
[ترجمه ترگمان]The موجود برای درمان برونشیت انگلی bovine، benzimidazoles یا ivermectin مدرن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The prophylactic anthelmintic regimens practised for Ostertagia or Haemonchus are usually sufficient to control this parasite.
[ترجمه گوگل]رژیم های ضد کرم پیشگیرانه برای Ostertagia یا Haemonchus معمولاً برای کنترل این انگل کافی است
[ترجمه ترگمان]رژیمی که برای Ostertagia یا Haemonchus بکار می رود معمولا برای کنترل این انگل ها کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is an anthelmintic preparation for dog and cat, indicated for the prevention and treatment of nematosis, demodicosis, Toxocara diseases and other parasite diseases.
[ترجمه گوگل]این یک داروی ضد کرم برای سگ و گربه است که برای پیشگیری و درمان نماتوز، دمودیکوز، بیماری‌های توکسوکارا و سایر بیماری‌های انگلی نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]این یک آماده سازی anthelmintic برای سگ و گربه است که برای پیش گیری و درمان of، demodicosis، بیماری های Toxocara و دیگر بیماری های انگل به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Anthelmintic packaging, mainly in white with other light - colored appropriately.
[ترجمه گوگل]بسته بندی انتهلمینتیک، عمدتا به رنگ سفید با سایر رنگ های روشن - مناسب
[ترجمه ترگمان]بسته بندی Anthelmintic عمدتا به رنگ سفید با سایر رنگ های روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The manufacturing process and application of highly efficient anthelmintic DETA are introduced in this paper. Its social and economical effect and development prospect are also pointed out.
[ترجمه گوگل]فرآیند تولید و کاربرد DETA ضد کرم بسیار کارآمد در این مقاله معرفی شده است همچنین به تأثیرات اجتماعی و اقتصادی و چشم انداز توسعه آن اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید و کاربرد of anthelmintic بسیار کارآمد در این مقاله معرفی شده است اثرات اجتماعی و اقتصادی آن و چشم انداز توسعه نیز به آن اشاره شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rosickyite-Benzimidazole and novantisol were ideal anthelmintic.
[ترجمه گوگل]Rosickyite-Benzimidazole و novantisol ضد کرم ایده آل بودند
[ترجمه ترگمان] benzimidazole \"و\" novantisol \"،\" anthelmintic \"ایده آل بودن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The anthelmintic effect of the ivermectin injection possesses strong anti-nematodes activities, while the albendazole had essentially no effect on the helminthes in this area.
[ترجمه گوگل]اثر ضد کرم تزریق ایورمکتین دارای فعالیت‌های ضد نماتد قوی است، در حالی که آلبندازول اساساً هیچ تأثیری بر کرم‌های کرمی در این ناحیه نداشت
[ترجمه ترگمان]اثر anthelmintic تزریق ivermectin دارای فعالیت های ضد میکروبی قوی است، در حالی که albendazole اساسا هیچ تاثیری روی the در این منطقه نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To observe the anthelmintic efficacy of different therapeutic course of mebendazole on trichuriasis.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر ضد کرم دوره‌های مختلف درمانی مبندازول بر تری‌کوریازیس
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده اثربخشی anthelmintic دوره درمانی مختلف of در trichuriasis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blaze grows on the face, eat anthelmintic to also be no good, do how?
[ترجمه گوگل]شعله روی صورت رشد می کند، انتهلمینت بخورید تا خوب نباشد، چطور؟
[ترجمه ترگمان]Blaze روی صورت رشد می کند، anthelmintic را می خورد تا خوب نباشد، چگونه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dogwood, fragrance is thick, with anthelmintic to wet, for the role of evil, and can Xiaoji food, cold and heat treatment.
[ترجمه گوگل]Dogwood، عطر غلیظ است، با انتهلمینتیک به مرطوب، برای نقش شر، و می تواند غذا Xiaoji، درمان سرد و گرما
[ترجمه ترگمان]عطر، عطر، ضخیم است، با anthelmintic تا مرطوب، به خاطر نقش شیطان، و می تواند به درمان غذا، سرما خوردگی و گرما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Traditionally, ostertagiasis has been prevented by routinely treating young cattle with anthelmintics over the period when pasture larval levels are increasing.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، استرتاگیازیس با درمان معمول گاوهای جوان با داروهای ضد کرم در طول دوره ای که سطح لارو مرتع افزایش می یابد، پیشگیری می شود
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، از ostertagiasis به طور معمول در درمان گاوه ای جوان با anthelmintics در طول دوره زمانی که سطوح لاروی چراگاه در حال افزایش است، جلوگیری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A tropical American plant ( Chenopodium ambrosioides ) yielding an oil used as an anthelmintic.
[ترجمه گوگل]یک گیاه گرمسیری آمریکایی (Chenopodium ambrosioides) که روغنی تولید می کند که به عنوان ضد کرم استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک کارخانه گرمسیری آمریکای مرکزی (Chenopodium ambrosioides)که از نفت به عنوان an استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To study the antifibrotic effect and possible mechanism of Ganyanping on schistosomal liver fibrosis of rabbits after anthelmintic treatment.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثر ضد فیبروتیک و مکانیسم احتمالی Ganyanping بر فیبروز شیستوزومی کبد خرگوش پس از درمان ضد کرم
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر antifibrotic و مکانیسم احتمالی Ganyanping در schistosomal liver fibrosis of بعد از درمان anthelmintic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• destroying or removing intestinal worms
substance which exterminates intestinal worms

پیشنهاد کاربران

{دامپزشکی و علوم دامی}
1. مخرب و کشنده برای کرم ها. 2. یک عامل دارویی مخرب برای کرم ها. آنها به عنوان ضد نماتود ( نماتدکش ) ، ضد ترماتودال ( ترماتود کش ) ، ضد سیستودال ( سستود کش ) طبقه بندی می شوند.

بپرس