1. The antenatal clinic is on Wednesdays.
[ترجمه گوگل]کلینیک زایمان چهارشنبه ها می باشد
[ترجمه ترگمان]کلینیک antenatal روزه ای چهارشنبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلینیک antenatal روزه ای چهارشنبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. An antenatal clinic is a place where women who are expecting babies go for medical examinations and exercises.
[ترجمه گوگل]کلینیک قبل از زایمان مکانی است که زنانی که در انتظار نوزاد هستند برای معاینات و ورزش های پزشکی مراجعه می کنند
[ترجمه ترگمان]کلینیک antenatal جایی است که در آن زنان انتظار دارند که نوزادان برای معاینات پزشکی و تمرینات پزشکی بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلینیک antenatal جایی است که در آن زنان انتظار دارند که نوزادان برای معاینات پزشکی و تمرینات پزشکی بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Antenatal clinics provide care for pregnant women.
[ترجمه سید مهدی اکبری] زایشگاه ها از باردار شدن زنان مراقب میکند|
[ترجمه گوگل]کلینیک های قبل از زایمان برای زنان باردار مراقبت می کنند[ترجمه ترگمان]کلینیک های اسدآباد برای زنان باردار مراقبت های بهداشتی فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She is attending the antenatal clinic.
[ترجمه سید مهدی اکبری] اوبه درمانگاه بارداری مراجعه می کند|
[ترجمه گوگل]او در حال مراجعه به کلینیک دوران بارداری است[ترجمه ترگمان]او در کلینیک دوران بارداری شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many young mothers do not attend antenatal classes .
[ترجمه سید مهدی اکبر ی] مارداران زیادی در کلاس های پیش بارداری شرکت نمی کنند|
[ترجمه گوگل]بسیاری از مادران جوان در کلاس های دوران بارداری شرکت نمی کنند[ترجمه ترگمان]بسیاری از مادران جوان در کلاس های خود در دوران بارداری شرکت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Antenatal complications can affect a baby's health.
[ترجمه سید مهدی اکبری] اثرات دوران قبل بارداری میتواند سلامت کودک را تحت تاثیر قرار دهد|
[ترجمه گوگل]عوارض دوران بارداری می تواند بر سلامت نوزاد تأثیر بگذارد[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی می تواند بر سلامت کودک تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Morgan etal observed significant improvements in antenatal care throughout pregnancy when computer generated protocols were used in this way.
[ترجمه سید مهدی اکبری] مورگان اتال پیشرفت های قابل توجهی در مراقب در زمینه قبل بارداری انجام داد زمانی که دستور های تولید شده توسط کامپیو تر به این روش انجام می شد|
[ترجمه گوگل]هنگامی که پروتکل های کامپیوتری به این روش استفاده می شد، مورگان اتال پیشرفت های قابل توجهی را در مراقبت های دوران بارداری در طول بارداری مشاهده کرد[ترجمه ترگمان]مورگان etal شاهد بهبود قابل توجهی در مراقبت های دوران بارداری در طول دوران بارداری است، زمانی که پروتکل های تولید شده کامپیوتر به این روش مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Teenage antenatal classes exist in quite a few hospitals now, but there are not nearly enough.
[ترجمه گوگل]کلاس های دوران بارداری نوجوانان در حال حاضر در تعداد کمی از بیمارستان ها وجود دارد، اما تقریباً به اندازه کافی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر کلاس های اول بارداری نوجوانان در چند بیمارستان وجود دارد، اما هنوز به اندازه کافی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر کلاس های اول بارداری نوجوانان در چند بیمارستان وجود دارد، اما هنوز به اندازه کافی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I was at the antenatal clinic.
[ترجمه سید مهدی اکبری] من در کلینیک بارداری بودم|
[ترجمه گوگل]من در کلینیک دوران بارداری بودم[ترجمه ترگمان] توی کلینیک \"antenatal\" بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But they were very reluctant to attend antenatal classes and so this club had been set up in response to this.
[ترجمه گوگل]اما آنها بسیار تمایلی به شرکت در کلاس های دوران بارداری نداشتند و به همین دلیل این باشگاه در پاسخ به این امر راه اندازی شده بود
[ترجمه ترگمان]اما آن ها نسبت به حضور در کلاس های زنان در دوران بارداری ناراضی بودند و به همین دلیل این باشگاه در پاسخ به این موضوع تشکیل جلسه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما آن ها نسبت به حضور در کلاس های زنان در دوران بارداری ناراضی بودند و به همین دلیل این باشگاه در پاسخ به این موضوع تشکیل جلسه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Learning about both pregnancy and birth at antenatal classes can be a great help.
[ترجمه گوگل]یادگیری در مورد بارداری و زایمان در کلاس های دوران بارداری می تواند کمک بزرگی باشد
[ترجمه ترگمان]یادگیری در مورد بارداری و هم تولد در کلاس های antenatal می تواند کمک بزرگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یادگیری در مورد بارداری و هم تولد در کلاس های antenatal می تواند کمک بزرگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. For part of the antenatal survey aluminium bowls were replaced by white plastic bowls, which hampered interpretation of the clarity.
[ترجمه گوگل]در بخشی از بررسی های قبل از زایمان، کاسه های آلومینیومی با کاسه های پلاستیکی سفید جایگزین شدند، که تفسیر وضوح را مختل کرد
[ترجمه ترگمان]برای بخشی از بررسی دوران بارداری، کاسه های آلومینیومی با استفاده از کاسه پلاستیکی سفید جایگزین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بخشی از بررسی دوران بارداری، کاسه های آلومینیومی با استفاده از کاسه پلاستیکی سفید جایگزین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She had gone to St Ebba's antenatal clinic and they had kept her there.
[ترجمه سید مهدی اکبری] او به درمانگاه زنان وزایمان ست ابا رفته بود و انها را انجا نگه داشته بود|
[ترجمه گوگل]او به کلینیک دوران بارداری سنت ابا رفته بود و او را در آنجا نگه داشته بودند[ترجمه ترگمان]او به درمانگاه سنت Ebba رفته بود و آن ها او را آنجا نگه می داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But you can ask the staff at the antenatal clinic for the results of your Rubella blood test.
[ترجمه گوگل]اما می توانید از پرسنل کلینیک دوران بارداری نتایج آزمایش خون سرخجه خود را بپرسید
[ترجمه ترگمان]اما می توانید از کارکنان کلینیک antenatal برای نتایج تست خون Rubella سوال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما می توانید از کارکنان کلینیک antenatal برای نتایج تست خون Rubella سوال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید