antecedently

جمله های نمونه

1. It is antecedently probable that a writer so well informed as Josephus, must have been well acquainted too with the doctrine and the history of Jesus Christ.
[ترجمه گوگل]این احتمال وجود دارد که نویسنده ای به اندازه یوزفوس که به خوبی آگاه است، با آموزه و تاریخ عیسی مسیح نیز به خوبی آشنا بوده باشد
[ترجمه ترگمان]بسیار محتمل است که نویسنده ای به نام Josephus با اصول و تاریخچه عیسی مسیح آشنایی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What we do is to select options from an antecedently specified set.
[ترجمه گوگل]کاری که ما انجام می دهیم این است که گزینه ها را از یک مجموعه مشخص شده از قبل انتخاب کنیم
[ترجمه ترگمان]کاری که ما انجام می دهیم این است که گزینه های یک مجموعه تنظیمات خاص را انتخاب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. According to the standard seventeenth-century view, there exist, independently of and antecedently to our perception of them, material bodies.
[ترجمه گوگل]بر اساس دیدگاه استاندارد قرن هفدهم، مستقل از ادراک ما از آنها و پیش از آن، اجسام مادی وجود دارند
[ترجمه ترگمان]با توجه به دیدگاه استاندارد قرن هفدهم، وجود دارد، مستقل از و antecedently به درک ما از آن ها، اجسام مواد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thus, the science of ethics is not normative: it does not deal with laws existing antecedently to human actions, and which these ought to obey.
[ترجمه گوگل]بنابراین، علم اخلاق هنجاری نیست: به قوانینی که پیش از اعمال انسان وجود دارد و اینها باید از آنها اطاعت کنند، نمی پردازد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، علم اخلاق هنجاری نیست: آن با قوانین موجود در برابر اقدامات انسانی سروکار ندارد و این قوانین باید از آن پیروی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The classical utopian novels, typically Utopia by Thomas More, are generally ideological novels with a theme put antecedently .
[ترجمه گوگل]رمان‌های آرمان‌شهری کلاسیک، معمولاً آرمان‌شهر اثر توماس مور، عموماً رمان‌های ایدئولوژیک هستند که مضمونی از قبل دارند
[ترجمه ترگمان]رمان های تخیلی کلاسیک، عموما تصوری توسط تامس مور، به طور کلی رمان های ایدئولوژیکی با موضوع put هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Neither of these strategies is apt to appeal to anyone not antecedently committed to functionalism.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از این راهبردها برای جذب کسی که قبلاً به کارکردگرایی متعهد نیست، مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این استراتژی ها برای کسانی که متعهد به کارکردگرایی نیستند، مورد توجه قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• previously, first of all

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی سه تا root word داریم به اسم cede / ceed / cess
📌 این ریشه ها، معادل "go" و "yield" می باشند؛ بنابراین کلماتی که این ریشه ها را در خود داشته باشند، به "go" یا "yield" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 proceed: to "go" forward
🔘 exceed: to "go" beyond a limit
🔘 succeed: to "go" after and achieve a goal
🔘 recede: to "go" back or move away
🔘 concede: to "yield" or admit defeat
🔘 precede: to "go" before in time or order
🔘 intercede: to "go" between parties to mediate
🔘 secede: to "go" apart or withdraw from a group
🔘 access: the ability to "go" into a place or situation
🔘 process: a series of steps that "go" toward a result
🔘 recess: a break where activities "go" on pause
🔘 succession: the act of one thing "going" after another
🔘 antecedent: something that "goes" before something else
🔘 necessary: something you cannot "yield" or do without
🔘 excess: "going" beyond what is needed
🔘 successor: one who "goes" after another in a position
🔘 precedent: something that "goes" before as an example
🔘 cessation: a stopping or "yielding" of activity
🔘 concession: something "yielded" in an argument
🔘 accessible: able to be "gone" into or reached

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : antecede
✅️ اسم ( noun ) : antecedent / antecedence / antecessor
✅️ صفت ( adjective ) : antecedent
✅️ قید ( adverb ) : antecedently
قبلا