ante up

/ˈænti ʌp//ˈænti ʌp/

(عامیانه) پرداختن، سهم خود را دادن، دانگ دادن

جمله های نمونه

1. When will your younger sister ante up?
[ترجمه گوگل]چه زمانی خواهر کوچکتر شما انته می کند؟
[ترجمه ترگمان]این خواهر کوچک تر چه وقت پیش شما خواهد آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Small firms that want to expand must ante up large legal fees.
[ترجمه گوگل]شرکت‌های کوچکی که می‌خواهند توسعه پیدا کنند، باید هزینه‌های قانونی زیادی را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]شرکت های کوچک که می خواهند توسعه یابند باید هزینه های قانونی زیادی را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At least 200 people have been persuaded to ante up big money for the charity event.
[ترجمه گوگل]حداقل 200 نفر متقاعد شده اند که برای این رویداد خیریه پول کلانی جمع آوری کنند
[ترجمه ترگمان]حداقل ۲۰۰ نفر متقاعد شده اند که پول زیادی را برای این رویداد خیریه خرج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the first time, women would ante up $ 000 to join a special group in the party.
[ترجمه گوگل]برای اولین بار، زنان برای پیوستن به یک گروه ویژه در حزب، 000 دلار افزایش دادند
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار، زنان ۲۰۰۰ دلار برای پیوستن به یک گروه خاص در این حزب پرداخت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My friends would have to ante up their credit card again for another possible $ 3charge.
[ترجمه گوگل]دوستان من باید دوباره کارت اعتباری خود را برای شارژ احتمالی 3 دلاری خود اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]دوستانم باید دوباره کارت اعتباری خود را به مبلغ ۳ دلار دیگر افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How much did they each ante up?
[ترجمه گوگل]هر کدام چقدر بالا رفتند؟
[ترجمه ترگمان]قیمت هر کدام از آن ها چقدر بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paul Reichmann offered to ante up $2 million.
[ترجمه گوگل]پل رایشمن پیشنهاد داد تا 2 میلیون دلار افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]پل Reichmann پیشنهاد کرد که مبلغ ۲ میلیون دلار مبلغ خوانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mean landlord told Jack to ante up or move into the street.
[ترجمه گوگل]صاحبخانه بدجنس به جک گفت که یا به خیابان برود
[ترجمه ترگمان]صاحب مسافرخانه به جک گفت که در خیابان حرکت کند یا به خیابان برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When his wife was awarded alimony by the court, Kerr had to ante up.
[ترجمه گوگل]زمانی که دادگاه به همسرش نفقه اعطا کرد، کر مجبور شد از این کار خودداری کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همسرش نفقه زوجه از دربار به وی اهدا شد، کر مجبور شد که مبلغ خوانده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

To contribute money or pay one’s share of an expense. This phrase is often used in a gambling context, where players have to contribute money to the pot before a hand is dealt.
سهم خود را دادن، دانگ خود را دادن
...
[مشاهده متن کامل]

این عبارت اغلب در زمینه قمار استفاده می شود،
مثال؛
Everyone needs to ante up $10 to play in this poker game.
A person might say, “I’ll ante up if you’re willing to join in. ”
In a discussion about splitting the bill, someone might say, “Let’s all ante up so we can pay the check. ”

بپرس