1. ante up
(عامیانه) پرداختن،سهم خود را دادن،دانگ دادن
2. to raise (or up) the ante
1- (پوکر) توپ زدن 2- (مذاکرات یا دعوی ها) بر خواسته های خود افزودن،ادعای خود را زیادتر کردن
3. His ex - wife has upped the ante in her alimony suit against him.
[ترجمه گوگل]همسر سابق او در دعوای نفقه خود علیه او تصمیم گرفته است
[ترجمه ترگمان]همسر سابق وی مبلغ ante را در دادخواست نفقه زنش بالا برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They've upped the ante by making a $120 million bid to buy the company.
[ترجمه گوگل]آنها با ارائه پیشنهادی 120 میلیون دلاری برای خرید این شرکت، وضعیت را افزایش داده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها مبلغ ante را با قیمت ۱۲۰ میلیون دلار برای خرید شرکت بالا بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. When will your younger sister ante up?
[ترجمه گوگل]چه زمانی خواهر کوچکتر شما انته می کند؟
[ترجمه ترگمان]این خواهر کوچک تر چه وقت پیش شما خواهد آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The government has upped the ante by refusing to negotiate until a ceasefire has been agreed.
[ترجمه گوگل]دولت با امتناع از مذاکره تا زمانی که آتشبس به توافق رسیده باشد، پیشروی را افزایش داده است
[ترجمه ترگمان]دولت با امتناع از مذاکره تا زمانی که آتش بس به توافق رسیده است مبلغ خوانده را بالا برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At least 200 people have been persuaded to ante up big money for the charity event.
[ترجمه گوگل]حداقل 200 نفر متقاعد شده اند که برای این رویداد خیریه پول کلانی جمع آوری کنند
[ترجمه ترگمان]حداقل ۲۰۰ نفر متقاعد شده اند که پول زیادی را برای این رویداد خیریه خرج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Two people may have identical opportunity sets ex ante but have different ex post outcomes.
[ترجمه گوگل]ممکن است دو نفر از قبل مجموعه فرصت های یکسانی داشته باشند اما نتایج قبلی متفاوتی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]دو نفر ممکن است فرصت یکسانی داشته باشند اما دارای پیامدهای پست قبلی متفاوتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A few years ago, the pope upped the ante and added a written loyalty oath to him and his every pronouncement.
[ترجمه گوگل]چند سال پیش، پاپ بالا آمد و یک سوگند وفاداری کتبی به او و هر اظهاراتش اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، پاپ مبلغ خوانده را بالا برد و یک تعهد وفاداری مکتوب را به او و هر اظهار نظر خود افزود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We might refer to this as the ex ante demand for bank lending.
[ترجمه گوگل]ممکن است از این به عنوان تقاضای قبلی برای وام بانکی یاد کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم به این مساله به عنوان درخواست مبلغ پیش بینی شده برای وام دهی بانکی اشاره کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Planning can balance demand and supply ex ante rather than ex post, so avoiding substantial waste of resources.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی می تواند تقاضا و عرضه را از قبل به جای پس از آن متعادل کند، بنابراین از اتلاف قابل توجه منابع جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی می تواند تقاضا و عرضه پیش بینی شده را به جای پست قبلی، به طوری که از هدر دادن منابع قابل توجه منابع اجتناب می کند، متعادل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Palmer's contribution was to up the ante.
[ترجمه گوگل]سهم پالمر در بالا بردن سطح اول بود
[ترجمه ترگمان]تقاضای پالمر برای افزایش پیش بینی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The threat of this ex ante can then be used to ensure adherence to the agreement.
[ترجمه گوگل]تهدید این پیش از آن می تواند برای اطمینان از پایبندی به توافق استفاده شود
[ترجمه ترگمان]سپس تهدید این مبلغ خوانده را می توان برای تضمین انطباق با این قرارداد مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sometimes the parents upped the ante.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات پدر و مادر بالا می آورند
[ترجمه ترگمان]گاهی پدر و مادر مبلغ خوانده را بالا بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید