antarctic

/ænˈtɑːrktɪk//ænˈtɑːktɪk/

معنی: قطب جنوب، قطب جنوبی، مربوط به قطب جنوب
معانی دیگر: نزدیک یا وابسته به قطب جنوب و نواحی اطراف آن، جنوبگانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the land mass or seas at or near the South Pole; Antarctica or the Antarctic Ocean (prec. by the).

جمله های نمونه

1. The Antarctic species have few special adaptations for polar life.
[ترجمه گوگل]گونه های قطب جنوب سازگاری های ویژه کمی برای زندگی قطبی دارند
[ترجمه ترگمان]گونه های قطب جنوب سازگاری های ویژه ای برای زندگی قطبی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was on an expedition to explore the Antarctic.
[ترجمه گوگل]او در سفری برای کشف قطب جنوب بود
[ترجمه ترگمان]او در یک سفر اکتشافی بود تا قطب جنوب را کاوش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Antarctic is the world's last great wilderness.
[ترجمه گوگل]قطب جنوب آخرین بیابان بزرگ جهان است
[ترجمه ترگمان]قطب جنوب آخرین بیابان بزرگ دنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the Antarctic, the temperature rarely rises above freezing point.
[ترجمه گوگل]در قطب جنوب، دما به ندرت از نقطه انجماد بالاتر می رود
[ترجمه ترگمان]در قطب جنوب، دما به ندرت از نقطه انجماد بالاتر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Antarctic is a mountainous area.
[ترجمه گوگل]قطب جنوب منطقه ای کوهستانی است
[ترجمه ترگمان]قطب جنوب یک منطقه کوهستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because of the extreme cold, the Antarctic is a uniquely fragile environment.
[ترجمه گوگل]به دلیل سرمای شدید، قطب جنوب یک محیط منحصر به فرد شکننده است
[ترجمه ترگمان]به دلیل سرمای شدید، قطب جنوب یک محیط منحصر به فرد آسیب پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Scott of the Antarctic was a national hero of mythic proportions.
[ترجمه گوگل]اسکات قطب جنوب یک قهرمان ملی با ابعاد اسطوره ای بود
[ترجمه ترگمان]اسکات از قطب جنوب قهرمان ملی نسبت های اسطوره ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Antarctic air brought biting cold to southern Chile on Thursday.
[ترجمه گوگل]هوای قطب جنوب روز پنجشنبه سرمای شدیدی را به جنوب شیلی وارد کرد
[ترجمه ترگمان]هوای قطب جنوب در روز پنجشنبه سرمای شدیدی را به جنوب شیلی وارد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The snow cruiser proved hopelessly unsuited to Antarctic conditions.
[ترجمه گوگل]این رزمناو برفی به طور ناامیدکننده ای برای شرایط قطب جنوب مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]The برفی به طرز ناامید کننده ای به شرایط قطب جنوب نامتناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Possibly because of its immensely larger bulk, antarctic ice has changed far less during the same period.
[ترجمه گوگل]احتمالاً به دلیل حجم بسیار بزرگ‌تر، یخ‌های قطب جنوب در همان دوره تغییر بسیار کمتری داشته‌اند
[ترجمه ترگمان]احتمالا به دلیل جثه عظیم آن، یخ antarctic در طول مدت مشابه تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Antarctic survey team will be using vehicles specially designed to cope with the hostile environment.
[ترجمه گوگل]تیم بررسی قطب جنوب از وسایل نقلیه ویژه ای استفاده خواهد کرد که برای مقابله با محیط متخاصم طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]تیم نقشه برداری قطب جنوب از وسایل نقلیه ویژه برای مقابله با محیط خصمانه استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Everywhere, even in the Antarctic, there are signs that the Earth is getting warmer.
[ترجمه گوگل]در همه جا، حتی در قطب جنوب، نشانه هایی از گرم شدن زمین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]همه جا، حتی در قطب جنوب، نشانه هایی وجود دارد که زمین در حال گرم تر شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Antarctic glaciology and global change is the major topic of the international symposium on "Antarctic and Global Change :Interactions and Impacts" held recently.
[ترجمه گوگل]یخبندان قطب جنوب و تغییرات جهانی موضوع اصلی سمپوزیوم بین المللی "قطب جنوب و تغییرات جهانی: تعاملات و تاثیرات" است که اخیرا برگزار شده است
[ترجمه ترگمان]glaciology قطب جنوب و تغییرات جهانی، موضوع اصلی همایش بین المللی درباره \"تغییر در قطب جنوب و جهانی: تعاملاتی و تاثیرات\" است که اخیرا برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Simulations of magnetic fields generated by the Antarctic Circumpolar Current at satellite altitude: Can geomagnetic measurements be used to monitor the flow?
[ترجمه گوگل]شبیه سازی میدان های مغناطیسی تولید شده توسط جریان قطبی قطب جنوب در ارتفاعات ماهواره ای: آیا می توان از اندازه گیری های ژئومغناطیسی برای نظارت بر جریان استفاده کرد؟
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی میدان های مغناطیسی ایجادشده توسط the Circumpolar قطب جنوب در ارتفاع ماهواره ای: می تواند از measurements مغناطیسی برای نظارت بر جریان استفاده شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قطب جنوب (صفت)
antarctic, south-polar

قطب جنوبی (صفت)
antarctic

مربوط به قطب جنوب (صفت)
antarctic

تخصصی

[زمین شناسی] مربوط به قطب جنوب اسم: محدوده/ناحیه ای درون دایره ناحیه قطب جنوب. صفت: تعلق داشتن یا وابسته بودن به جلوه ها یا خصوصیات آب و هوایی، پوشش گیاهان و حیوانات خصوصیت ناحیه قطب جنوب.
[آب و خاک] جنوبگان

انگلیسی به انگلیسی

• region of the south pole
of or pertaining to the south pole region
the antarctic is the region around the south pole.

پیشنهاد کاربران

آنتارکتیک ( صفت ) به معنای قطب جنوبی.
برای مثال: تابستان آنتارکتیک ( قطب جنوبی ) تازه آغاز شده است.
شخصا ترجیحا از کلمه های آرکتیک و آنتارکتیک استفاده می کنم، چون قطب مشخصا به نقطه ی قطع دو محور مختصات ژئوگرافیک، ینی در نود درجه ی عرض شمالی و نود درجه ی طول شرقی قرار داره. ینی قطب شمال و قطب جنوب در واقع دو نقطه ی ژئوگرافیک هستند، نه دو منطقه ی ژئوگرافیک.
...
[مشاهده متن کامل]

Arctic :north pole :قطب شمال
🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این کلمه {اَنتارکتیک} می باشد

بپرس